نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 114
با اين ندارد كه نسبت فعل
به انسان كه يكى از اجزاى علت تامه است نسبت امكان باشد.
انسان امكان يعنى اختيار
فعل را دارد و ضرورى بودن نسبت فعل به مجموع اجزاى علت موجب ضرورى بودن نسبت فعل
به برخى از اجزاى آنكه انسان است نمىباشد.
درك ساده و بىآلايش انسان
نيز اين نظر را تأييد مىكند، زيرا ما مىبينيم مردم با نهاد خدادادى خود ميان امثال
خوردن و نوشيدن و رفتن وآمدن و ميان صحت و مرض و بزرگى و كوچكى، بلندى قامت فرق
مىگذارند و قسم اول را كه با خواست واراده انسان ارتباط مستقيم دارد در اختيار
شخص مىدانند و مورد امر و نهى و ستايش و نكوهش قرار مىدهند برخلاف قسم دوم كه در
آنها تكليفى متوجه انسان نيست.
در صدر اسلام ميان اهل سنت
درخصوص افعال انسان دو مذهب مشهور بود:
گروهى از اين روى كه افعال
انسان متعلق اراده غير قابل تخلف خدا است انسان را در افعال خود مجبور مىدانستند
و ارزشى براى اختيار واراده انسان نمىديدند و گروهى انسان را در فعل خود مستقل
مىدانستند و ديگر متعلق اراده خدايى نديده از حكم قدر خارج مىشمردند.
ولى به حسب تعليم اهل بيت
كه با ظاهر تعليم قرآن مطابقت دارد انسان در فعل خود مختار است ولى مستقل نيست
بلكه خداى متعال از راه اختيار فعل را خواسته است و به حسب تعبير سابق ما خداى
متعال از راه مجموع اجزاى علت تامه كه يكى از آنها اراده و اختيار انسان مىباشد فعل
را خواسته و ضرورت داده است و در نتيجه اينگونه خواست خدايى فعل ضرورى و انسان
نيز درآن مختار مىباشد؛ يعنى فعل نسبت به مجموع اجزاى علت خود ضرورى و نسبت به
يكى از اجزا كه انسان باشد اختيارى و ممكن است.
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 114