نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 199
4- 4: پارادوكس
«اللاثابت فى الذهن ثابت فى الذهن» و حل آن
صورت اين پارادوكس به اين
شكل است كه ما در يك تقسيم مىتوانيم اشيا را دو قسم كنيم:
الشىء إمّا ثابت في الذهن
و إمّا لا ثابت فيه و به تعبير راحتتر الشىء إمّا موجود في الذهن و إمّا غيرموجود
فيه ولى از سوى ديگر ما با همين تقسيم شىء غيرموجود در ذهن را تصور كردهايم و
تصور شدن يعنى موجود شدن در ذهن، پس همان شيئى كه غيرموجود در ذهن است خود در همان
حين در ذهن موجود است. زيرا تصور شده است. به عبارت ديگر، بديهى است كه شىء
غيرموجود در ذهن در ذهن موجود نيست. از طرف ديگر، نفس تصور و تصديق اين قضيه
مستلزم تصور كردن «شىء غيرموجود در ذهن» است و تصور كردن آن عين موجود شدن آن در
ذهن است، پس در حين تصديق به اين قضيه كه «شىء غيرموجود در ذهن در ذهن موجود
نيست» موضوع آن در ذهن موجود است؛ يعنى، «شىء غيرموجود در ذهن» در ذهن موجود است
و اين درست نقيض قضيه فوق است. پس دو قضيه متناقض اين پارادوكس عبارتاند از:
غيرموجود در ذهن، در ذهن
غيرموجود است.
غيرموجود در ذهن، در ذهن
موجود است.
حل: در اينجا، قضيه اوّل
يك قضيه حمل شايع از نوع دوم است و قضيه دوم يك قضيه حمل شايع از نوع اوّل، پس
چهره دو قضيه فوق به شكل زير است:
غيرموجود در ذهن به حمل
شايع، در ذهن غيرموجود است.
غيرموجود در ذهن به حمل
اوّلى، در ذهن موجود است.
مفاد قضيه اول اين است كه
آنچه حقيقتا در ذهن موجود نيست مصداق مفهوم «غير موجود در ذهن» است و مفاد قضيه
دوم اين است كه خود مفهوم «غيرموجود در ذهن» مفهومى است از مفاهيم و در ذهن موجود
است، پس تناقضى در كار نيست، زيرا موضوع در قضيه اوّل مصاديق اين مفهوم است و در
قضيه دوم خود آن مفهوم نه مصاديقش.
اين دو قضيه را ممكن است
به شكل زير نيز رفع تناقض كرد:
غيرموجود در ذهن غيرموجود
در ذهن است به حمل اوّلى.
غيرموجود در ذهن در ذهن
موجود است به حمل شايع (حمل شايع از نوع اوّل).
مصباح، محمد تقى، شرح
نهاية الحكمة (مصباح)، 2جلد، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) - قم، چاپ: اول،
1387.
شرح نهاية الحكمة (
مصباح ) ؛ ج1 ؛ ص200
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 199