responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آغاز و انجام نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 141

شبى در را به روى خويش بستم‌

 

به كنج خانه در فكرت نشستم‌

فرو رفتم در آغاز و در انجام‌

 

كه تا از خود شدم آرام و آرام‌

بديدم با نخ و سوزن لبانم‌

 

همى‌دوزند و سوزد جسم و جانم‌

بگفتند اين بود كيفر مر آن را

 

رها سازد بگفتارش زبان را

چو اندر اختيار تو زبانت‌

 

نمى‌باشد بدوزند اين لبانت‌

از آن حالت چنان بى‌تاب گشتم‌

 

كه گويى گويى از سيماب گشتم‌

ز حال خويش ديدم دوزخى را

 

چشيدم من عذاب برزخى را

 

ص 37 و اگر از جمله منكوسان باشد.

چون در اين نشأه هميشه منكوس بود يعنى سرنگون بود كه سر به سوى آسمان اعنى ما فوق الطبيعه نمى‌كرد و از آسمان معارف غذاى انسانى نمى‌گرفت بلكه همواره سر بسوى ماده و خواسته‌هاى مادى حيوانى داشت، لا جرم در آن نشأه منكوس محشور مى‌شود كه هر كس هر گونه در اين جاست همان گونه در آنجاست كه صورت انسان در آخرت نتيجه عمل و غايت فعل او در دنيا است و در نكته نوزدهم هزار و يك نكته چند روايت نقل كرده‌ايم كه نتيجه گرفته‌ايم: برازخ نفوس مطابق سوابق سازندگى آنها مر ذوات خودشان را است.

شيخ رئيس در آخر فصل 18 نمط هشتم اشارات چه نيكو گفته است: «ثم تتلوها النفوس المغموسة فى عالم الطبيعة المبخوسة، التى لا مفاصل لرقابها المنكوسة». گويد اين نفوس در عالم طبيعت مبخوس يعنى كم قيمت مغموس‌اند، نفوسى كه گردن منكوسشان يعنى سرنگونشان را مفصل نيست كه سر به بالا كنند، نگارنده در غزلى گفته است:

نام کتاب : آغاز و انجام نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست