نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 532
«صنفى» قائلاند،[1] و چون «نوع» و «صنف» [را] محفوظ به
تعاقب اشخاص مىدانند، و اگر هذيّت و هويّت را به تشخّص روحانيّت كليّه دانند،
مانند تشخّص مراتب اسنان انسان طبيعى، به روح جزئى مىشود.
اسرار: صيغ «قيّوم» و «قائم» و «قيامة»، از يك مادّه مأخوذند، و «قيّوم»،
مبالغه «قائم» است و «قائم»، اسم فاعل است و «قيامة» مصدر قائم است. و چون مبدأ
غنى باشد، خود، علّت غائيّه فعل خود است و «قيامة»، قيام «عند اللّه» است، بعد از
آنكه قيام «عند النّفس» بوده. پس، قيامت كبرى كه نهايت سلسله طوليّه صعوديّه است،
غايت ظهور قائم باشد و تا قيام قائم بالحق نشود، قيامت، «قيام» نكند.
گفتيم: «قيّوم» مبالغه
است. بايد دانست كه: [اين صيغه] اختصاص به حقّ تعالى دارد، چه حقّ چون عرض قيام به
موضوع ندارد، و چون صور جسميّه و نوعيّه قيام به «مادّه» ندارد، و چون نفس قيام به
ماده به «معنى» متعلّق ندارد، و چون «عقل كلّى» قيام اعتبارى به ماهيّت هم ندارد
كه انيّت بحته است و غناى صرف.
و هر يك از ممكنات، علاوه
بر قيام به مادّه خارجيّه و قيام به مادّه عقليّه، «قيام صدورى» به فاعل هم دارند.
پس، اوست قائم بذاته، بقول مطلق، فهو القيّوم- تعالى شأنه- و القائم قائم به، و هو
القيّم بامر عباده، غيبا و شهادة.
و الحمد لله اولا و آخرا،
و العظمة له باطنا و ظاهرا، و الصّلاة و السّلام على محمّد و آله دائما متواترا.
و يتلو هذا المجلّد الثانى
فى الحكم العمليّه ان شاء الله غابرا، نفع اللّه بها الطالبين دهرا داهرا.
[1] - به گفته دكتردينانى، مرحوم احمد فرديد- فيلشوف شفاهى- به «مهدويّت نوعى» اعتقاد داشت. «آينههاى فيلسوف»،تدوين عبد الله نصرى، چاپ اوّل 1380، انتشارات سروش/ 67.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 532