responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 172

فعليّات، جميع افراد و اصنام خود را به نحو «وحدت و بساطت» دارد، چنانكه حال گفتيم و دوّم: صور كليّه فايضه، بر نفوس كليّه فكليّه، به جهت مقدّسه عقليّه آنها كه لوحى بودند محفوظ از تبدّل.

و امّا «علم قدرى»: صور جزئيّه است، خواه در عالم «مثال» باشند، و خواه در نفوس «منطبعه سماويّه» على الرّأيين، و خواه در مواد عنصريّه كه «قدر عينى» گويند، ولى به اعتبار اضافه به ما فوق- كه هر چيز به طرز و طور خاص و شكل و مقدار و چند و چون- در علم قدرى حق تعالى بوده. و «قدر»، از «مقدار» است: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ». [1]

فصل: بدان كه «انسان»، چون آيت كبراى حق است، مشتمل است بر مراتب علميّه، چه او را عقل بسيطى است خلّاق معقولات تفصيليّه، به حول و قوّه‌ «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» [2].

و اين ملكه‌اى است چون ملك علّام كه مسدّد است به سوى صواب، و نيز او را عقل تفصيلى هست كه قابل معقولات كليّه مفصّله است، از عقل بسيط و گاه عقل بسيط را «روح» و عقل تفصيلى را «قلب» گويند. چه، قلب از «تقلّب» مأخوذ است و معقولات مفصّله را تقلّب و تعاقبى است و عقل مستفاد را «سرّ» و عقل فعّال را «خفى» گوئيم، و او را خيالى است كه صور جزئيّه در آن منقّش است.

پس، علومى و افعالى كه از انسان ظاهر شود- از مكامن غيبش، تا مظاهر شهادتش- چه مظهر «لسان» باشد يا اركان «علم» ش، متعلّق به «عمل» باشد يا نه، چهار مرتبه دارد. مثلا مى‌خواهد «ابجد» در قرطاسى رسم كند، اوّل اين، در غيب الغيوبش بود، به طور كليّت و بساطت كه گويا [قابليّت‌] تميز ندارد از كليّات ديگر، و حال آنكه دانستى كه كمال تميز مفهومى را دارند، ولى به حسب وجود و مصداق، همه معارفش چون مفاهيم «قدم خدا» و «حدوث عالم» و «بقاى نفس» و «عدم بقاى تن» و «تجرّد» آن و «ماديّت» اين و غير ذلك، از علومش به يك «وجود» موجودند.


[1] - قمر/ 49.
[2] - مؤمنون/ 14.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست