خزنده دو لانه ميسازد يكى بنام نافقاء كه آنرا مخفى ميدارد ديگرى
بنام قاصعاء كه آشكار است چون دشمن در قاصعاء بآن حمله كند وارد نافقاء شده و از
آن خارج ميشود اين مطلب در صحاح و قاموس و اقرب- الموارد نقل شده، طبرسى در علّت
تسميه نافقاء فرموده كه: يربوع از آن خارج ميشود.
بنظر راغب در مفردات و فيومى در مصباح تسميه منافق از «نفق» بمعنى نقب است كه از راهى بدين وارد و از راه ديگرى خارج ميشود.
بهر حال منافق را از آن منافق گوئيم كه از ايمان خارج شده چنانكه از
طبرسى نقل شد و يا از درى وارد و از در ديگرى خارج شده چنانكه از راغب نقل گرديد و
شايد ازإِنَالْمُنافِقِينَهُمُ الْفاسِقُونَتوبه: 67.
منافق از كافر خطرناكتر و عذاب او در آخرت از كافر سختتر است زيرا كه
بحكم دزد خانگى است و پلى است كه كفّار بوسيله آن بخرابكارى در اسلام راه مييابند
قرآن مجيد ميفرمايد:إِنَالْمُنافِقِينَفِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِنساء: 145. منافقان در پائينترين
درجه آتش هستند و نيز فرموده:وَعَدَ اللَّهُالْمُنافِقِينَوَالْمُنافِقاتِوَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَتوبه: 68.
در صدر اول اسلام منافقان در كارهاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
بسيار كار شكنى كردند حالاتشان اغلب در سوره توبه كه در سال نهم هجرت نازل شده و
در سوره منافقون و جاهاى ديگر مذكور است و نيز زنان منافق نيز كم نبودهاند كه
قرآن پنج بار «منافقات» را در رديف «منافقين» آورده
است.