ايضا مصدر است بمعنى بلند شدن و امتناع (اقرب).وَ إِذا قِيلَانْشُزُوافَانْشُزُوامجادله: 11. و چون بشما گفتند:
برخيزيد (تا ديگران در جاى شما بنشينند) برخيزيد. در نهج البلاغه خطبه 209 فرموده:
نُشُوز جمع نَشْز است يعنى آفريد صخرههاى آنرا و ارتفاعات محكم و
كوههاى آنرا.
وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَنُنْشِزُهاثُمَّ نَكْسُوها لَحْماًبقره: 259. نشز بمعنى زنده كردن
است باعتبار آنكه نوعى بلند شدن و برخاستن است يعنى باستخوانها بنگر چطور آنها را
زنده ميكنيم و بر آنها گوشت ميپوشانيم.
يا چطور آنها را رويهم سوار ميكنيم.
نُشُوز: برترى و عصيان كردن مرد است بر زن و زن است بر مردوَ اللَّاتِي تَخافُونَنُشُوزَهُنَفَعِظُوهُنَّ وَ
اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِنساء: 34.
زنانيكه از نافرمانى و برترى جوئى آنها ميترسيد پندشان دهيد و در
خوابگاهها از آنها دورى جوئيد.وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِهانُشُوزاًأَوْ إِعْراضاً فَلا
جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً ...نساء: 128. آيه راجع بنشوز مرد است
يعنى اگر زنى از نشوز و عصيان و اذيّت مردش بترسد گناهى بر آنها نيست كه ميانشان
صلحى بكنند (با اغماض زن از بعضى حقوق خويش).
نشط:وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً. وَالنَّاشِطاتِنَشْطاًنازعات: 1 و 2. نشط بمعنى كندن و
خارج شدن و غيره آمده است «نَشَطَمن المكان: خرج» در مجمع و نهايه نقل شده: