responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 6

به «ربذه» تبعيد كند آنجناب را متّهم كردند كه در اموال عقيده اشتراكى دارد و خليفه از تبعيد وى ناگزير بود.

ابن هشام در سيره خود در ضمن اشعار لاميّه ابى طالب عليه السلام شعر ذيل را نقل ميكند كه درباره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده است:

فَأَيَّدَهُ رَبُّ الْعِبَادِ بِنَصْرِهِ‌

 

وَ أظْهَرَ دِيناً حَقُّهُ غَيْرُ بَاطِلٍ‌

 

و نيز در ضمن خبر صحيفه‌ايكه قريش درباره عدم معاشرت با بنى هاشم نوشتند نقل ميكند كه ابو طالب در ضمن اشعار خود چنين گفت:

أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّداً

 

نَبِيّاً كَمُوسَى خُطَّ فِي أَوَّلِ الْكُتُبِ‌

 

ولى با وجود آن در نقل وفات ابو طالب عليه السلام مينويسد: آنحضرت بابو طالب فرمود:

لا اله الّا الله بگو كه بتوانم تو را شفاعت كنم. گفت: پسر برادرم ميترسم براى من عار باشد و بگويند از ترس مرگ آنرا بزبان آورده‌ام. چون مرگ ابو طالب نزديك شد عباس ديد او لبانش را حركت ميدهد، گوشش را نزديك دهان او برد و بحضرت گفت: پسر برادرم و الله برادرم ابو طالب شهادت را بزبان جارى كرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من نشنيدم.

اينكه ابن هشام با احتياط نقل ميكند بنظرم علتش آنست كه او از رجال قرن سوم هجرى است و در 213 هجرى وفات كرده و سيره خويش را در زمان عبّاسيان نوشته است و عبّاسيان خوش داشتند كه مردم ابو طالب عليه السلام را مشرك بدانند.

در اين كتاب بيشتر از اين مجال بحث نيست طالبان تفصيل به جلد هفتم الغدير رجوع كنند، علّامه امينى رحمه الله در آن از ص 331 تا 412 بطور مشروح سخن گفته است.

نبأ: (بر وزن فرس) خبريكه داراى فائده بزرگ و مفيد علم يا ظنّ است و بخبر نباء نگويند مگر آنكه اين سه امر را داشته باشد و خبريكه آنرا نباء گويند حقّش آنست كه از كذب عارى باشد مثل خبر متواتر و خبر خدا و رسول (راغب).

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست