مصدرى است يعنى تأخير انداختن و اين موافق آنست كه از امام صادق عليه
السّلام نقل شده آنرا در آيه نسء (بر وزن فلس) خواندهاند و اگر بمعنى مفعول باشد
يعنى تأخير انداخته شد چنانكه در صحاح گفته مراد ماه تأخير انداخته شده است.
بهر حال عرب ماههاى حرام را كه از شريعت ابراهيم عليه السّلام بود
محترم دانسته و در آنها از جنگ و غارت دست بر ميداشتند ولى بر آنها سنگين بود كه
سه ماه ذو القعده و ذو الحجة و محرّم را متوالى دست از غارت بردارند لذا گاهى
محرّم را حلال دانسته بجاى آن ماه صفر را حرام ميدانستند پس از چند سال باز محرّم
را حرام ميدانستند و اين تغيير را در ماه ذو الحجة اعلام ميكردند.
آيه شريفه در ردّ اين بدعت نازل گرديد يعنى تأخير ماه حرام بماه ديگر
زياده روى در كفر است كفّار در اين عمل در اثر اضلال ديگران خود بگمراهى ميافتند
كه آنرا سالى حلال و سالى حرام ميكنند. بقولى مباشر اين عمل بعضى از بنى كنانه
بودند و چون اين كار بموجب حكم شرك انجام ميگرفت لذا «زِيادَةٌفِي الْكُفْرِ»تعبير آمده است.
فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ
إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُمِنْسَأَتَهُ ...سباء: 14. مِنْسَأَة بمعنى عصا است
علت اين تسميه آنست كه با عصا چيزى بكنار مياندازند كه نوعى تأخير است يعنى چون
مرگ را بر سليمان آورديم، مردم را بمرگ او دلالت نكرد مگر موريانه كه عصايش را
ميخورد. اين لفظ و «نسىء» هر دو فقط يكبار در قرآن مجيد آمده
است.
نسب و نسبت اشتراكى است از طرف يكى از والدين نسب طولى مثل اشتراك از
حيث پدران و فرزندان و نسب عرضى مانند نسبى كه ميان عمو زادگان و برادرزادگان است
(مفردات- اقرب)