بِالْأَحْقافِاحقاف: 21. برادر عاد (هود عليه السّلام) را ياد كن كه قوم خويش را
در سرزمين احقاف انذار كرد و ترساند كه اگر براه خدا نيايند عذاب خداوندى در دنيا
و آخرت در كمين آنهاست لذا گفتهاند: انذار تخويف است از مخوفيكه زمان آن وسيع است
تا از آن احتراز شود و اگر زمانش وسيع نباشد آنرا اشعار گويند.
نُذُر:
(بضم اوّل و دوّم) مصدر است بمعنى انذار مثل:فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَنُذُرِقمر: 18. چطور بود عذاب من و انذار
من، در اقرب الموارد تصريح كرده كه آن مصدر غير قياسى است و در مجمع آنرا اسم مصدر
گفته كه در مقام مصدر واقع شود.
ولى بيشتر جمع نذير آيد مثلكَذَّبَتْ ثَمُودُبِالنُّذُرِقمر: 23. قوم ثمود انذار كنندگان
را تكذيب كردندهذانَذِيرٌمِنَالنُّذُرِالْأُولىنجم: 56.
هذا اشاره است بقرآن يا بحضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و در صورت
اوّل مراد از نذر كتابهاى گذشته انبياء است.
نَذِير: انذار كننده اين لفظ در قرآن مجيد فقط در باره پيامبران آمده و گاهى
توأم با لفظ «بشير» است مگر در آيههذانَذِيرٌ ...كه گذشت و
گفتيم ممكن است وصف قرآن باشد.فَقَدْ جاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌمائده: 19. نَذِير اسم مصدر نيز
آمده بمعنى انذار چنانكه در اقرب الموارد تصريح كرده و از آنست آيهفَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَنَذِيرِملك: 17. زود ميدانيد انذار من
چگونه از روى واقع است.
نزع:كندن.
«نَزَعَالشّىء من مكانه: قلعه» در قاموس
خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است:
«نَزَعَيَدَه: أخرجها من جيبه» در مجمع
آنرا قَلْع الشّىء عن الشّىء فرموده است.