جمع آن نخيل ميباشدفَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْنَخِيلٍوَ أَعْنابٍمؤمنون: 19. بقولى نخيل اسم جمع
است طبرسى ذيل آيه 266. بقره نخل را جمع نخلة گفته و گويد: اصل نخل بمعنى بيختن و
الك كردن آرد است و بقولى درخت خرما را از آن نخل گويند كه خالص شده مانند خالص
شدن مغز از قشر بوسيله الك كردن در قاموس و اقرب معناى اوّلى نخل را تصفيه گفته
است ايضا قاموس نخل و نخيل را جمع نخلة ميداند، در پايان ناگفته نماند كه مذكّر و
مؤنّث هر دو آمده است مانندأَعْجازُنَخْلٍخاوِيَةٍحاقه: 7.أَعْجازُنَخْلٍمُنْقَعِرٍقمر: 20.
ندّ: (بكسر
نون) در صحاح گفته:
نِدّ بمعنى مثل و نظير است ايضا نَدِيد و نَدِيدَة در مجمع فرموده: «النِّدُّ: المثل و العدل» راغب ميگويد: نَدِيد شىء شريك آن است در جوهرش و آن
نوعى مماثلت ميباشد زيرا مثل بهر مشاركت اطلاق ميشود پس هر ندّ مثل است ولى هر مثل
ندّ نيست.
جمع نِدّ أنْدَاد است كه جمعا شش بار در قرآن مجيد آمده استفَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِأَنْداداًوَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَبقره:
22. دانسته
و از روى علم بر خدا شركاء و امثال قرار ندهيد.وَ جَعَلُوا لِلَّهِأَنْداداًلِيُضِلُّوا عَنْ
سَبِيلِهِابراهيم:
30.
مراد از انداد هر شريكى است كه بخدا نسبت داده شود اعم از بتان و بشر
و كواكب و غيره. در اقرب الموارد گفته: نِدّ هميشه مخالف نظير خود ميباشد. نگارنده
گويد: شايد از اين جهت است كه بعضى ند را ضدّ معنى كردهاند در نهايه گفته: «نِدٌّو هو مثل الشّىء الّذى يُضادّه فى
أموره ويُنَادُّهُأى يخالفه».
ندم:نَدَمونَدَامَةًبمعنى پشيمانى و تأسف است بر چيز فوت شده و فرصتى از دست رفته در
مفردات گفته: «النَّدَمُوالنَّدَامَةُ: التّحسُّر من تغيّر رأى فى أمر
فائت» در قاموس آمده: «النَّدَمُوالنَّدَامَةُ: الأسف» آنرا حزن نيز گفتهاندوَ أَسَرُّواالنَّدامَةَلَمَّا رَأَوُا
الْعَذابَيونس:
54. چون عذاب را