responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 269

يقين وصف است بمعنى فاعل.

يعنى ثابت و واضح. راغب گويد:

آن صفت علم است بالاتر از معرفت و درايت ... و شايد بمعنى مفعول و ثابت باشد كه خواهد آمد در مصباح گويد: يقين علمى است كه از استدلال و تحقيق حاصل شود لذا علم خدا را يقين نگويند. در مجمع فرموده:

علم را يقين گويند كه بر آن قطع حاصل شده و نفس بر آن آرام گرديده است.

هر يقين علم است ولى هر علم يقين نيست گويا يقين علمى است كه بعد از استدلال و نظر حاصل شود.

خلاصه: يقين بمعنى ثابت يا ثابت شده و بالاتر از علم و از صفات آنست‌ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ‌ يُوقِنُونَ‌ بقره: 4.

و بآخرت آنها يقين پيدا ميكنند.

يقنه و أيقنه هر دو بيك معنى‌اند يعنى تحقيق كرد و به يقين رسيد.

باحتمال قوى مراد از يُوقِنُونَ‌ در آياتى نظير: وَ فِي خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ‌ يُوقِنُونَ‌ جاثية:

4. مراد تحقيق كردن و يقين جستجو كردن است. أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ‌ طور: 36.

يعنى بلكه تحقيق نميكنند تا يقين پيدا نمايند.

وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ‌ نمل: 14. آيات را در زبان انكار نمودند حال آنكه ضميرشان و باطنشان بآنها باور كرد و محقّق دانست.

كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ‌ الْيَقِينِ‌. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ‌ الْيَقِينِ‌ تكاثر: 5- 7. ظاهرا اضافه در عِلْمَ الْيَقِينِ‌ بيانيّه و عَيْنَ الْيَقِينِ‌ بمعنى نفس اليقين و خود يقين است كه روز قيامت باشد، ميشود گفت: آن حال است از مفعول‌ لَتَرَوُنَّها يعنى: حقّا اگر علم جازم و يقين داشتيد شما را از تكاثر اموال مانع ميشد. حتما حتما آتش بزرگ را خواهيد ديد سپس آنرا كه خود آنست خواهيد ديد.

إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُ‌ الْيَقِينِ‌ واقعة:

95. وَ إِنَّهُ لَحَقُ‌ الْيَقِينِ‌ حاقه: 51. حق و يقين هر دو بيك معنى است و اضافه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 269
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست