responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 25

پيش از تاريخ ميلادى گفته است.

ميلادى فعلى.

نجم: اصل‌ نجم‌ بمعنى طلوع و بروز است گويند: «نَجَمَ‌ القرن و النّبات» يعنى شاخ و علف روئيد و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گويند كه طلوع ميكند (مجمع) راغب اصل آنرا كوكب طالع گفته و «نَجَمَ‌ نجوما و نجما» را طلوع و بروز گويد.

در نهج البلاغه خطبه 59 در باره خوارج فرموده‌

«كُلَّمَا نَجَمَ‌ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ».

هر گاه رئيسى از آنها ظاهر و طالع گرديد كشته ميشود.

نَجْم‌ هم مصدر آمده و هم اسم، ولى در قرآن مصدر بكار رفته است ايضا نُجُوم‌ هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولى در قرآن مجيد فقط جمع بكار رفته است.

وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ‌ هُمْ يَهْتَدُونَ‌ نحل: 16 و با علاماتى و هم با ستارگان هدايت ميشوند و راه مييابند.

وَ النَّجْمُ‌ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ‌ رحمن: 6. مراد از نجم در آيه نبات و علف است مقابل شجر، علت اين تسميه بروز و طلوع آن از زمين است پس نجم نبات بى‌ساقه و شجر نبات با ساقه ميباشد كه با آمدن زمستان از بين نميرود يعنى علفها و درختان خدا را سجده ميكنند و از اوامرش پيروى مى‌نمايند و بعضى آنرا در آيه ستاره دانسته‌اند ولى بعيد است.

وَ النَّجْمِ‌ إِذا هَوى‌. ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌ نجم: 1 و 2. هُوِىّ‌ بمعنى سقوط است «هَوَى الشّى‌ء هُوِيّا:

سقط من عُلُوّ الى أسفل» مراد از هُوىّ‌ نجم ظاهرا سقوط آن از سمت رأس بطرف غروب است و شايد «هَوَى‌:

بمعنى صعود باشد رجوع شود به «هوى».

يعنى: قسم بستاره آنگاه كه فرود ميايد، رفيق شما گمراه نشده و بخطا نرفته است.

چون اوائل سوره در باره نزول وحى و معراج آنحضرت است بنظر ميايد قسم بفرود آمدن يا بالا رفتن ستاره با آنمطلب تناسبى دارد.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 25
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست