responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 236

گناه كاران آتش را مى‌بينند و يقين ميكنند كه در آن خواهند افتاد.

وقف‌: حبس شدن و حبس كردن متوقف شدن و متوقّف كردن، وقف شرعى از آنست كه اصل چيزى را حبس و نفع آنرا آزاد ميگذارند «حبس العين و تسبيل المنفعة» وَ قِفُوهُمْ‌ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‌ صافات: 24. آنها را باز داريد و متوقّف كنيد كه از اعمالشان مسئولند.

وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ انعام: 27. وقف چون با حرف على متعدّى شود بمعنى اطّلاع دادن باشد «وَقَفَ‌ فلانا على الشّى‌ء:

اطّلعه عليه» يعنى: اى كاش ببينى آنگاه كه بر آتش مشرف شدند و مطّلع گشتند و گفتند ايكاش بدنيا برگردانده ميشديم.

وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ‌ مَوْقُوفُونَ‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ سباء: 31. ايكاش ميديدى آنوقت كه ظالمان نزد پروردگارشان باز داشته شده‌اند.

وقى‌: وِقَايَةً و وِقَاءً حفظ شى‌ء است از آنچه اذيّت و ضرر ميرساند (راغب) فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ‌ طور: 27. خدا بما منّت گذاشت و از عذاب نافذ حفظ كرد و در امان داشت. فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ آل عمران: 16. گناهان ما را بيامرز و از عذاب آتش محفوظمان فرما وَ مَنْ‌ يُوقَ‌ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ حشر: 9. هر كه از بخل نفسش محفوظ شود آنهااند نجات يافتگان.

تَقْوَى‌: اسم است از اتقاء و هر دو بمعنى خود محفوظ داشتن و پرهيز كردنست. راغب گويد: تقوى آنست كه خود را از شى‌ء مخوف در وقايه و حفظ- قرار دهيم اين حقيقت تقوى است سپس خوف را تقوى و تقوى را خوف گويند ...» تقوى در اصل وقوى است واو به تاء عوض شده است‌ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‌ بقره: 197. توشه برگيريد بهترين توشه پرهيز از گناهان‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست