وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌنساء: 90. مراد از «يَصِلُونَ»وجود نسب است گويند:
فلانى بفلانى متصل است يعنى ميان آنها نسبى يا مصاهرتى است. يعنى:
مگر آنانكه در نسب بقومى ميرسند كه ميان شما و آنان پيمانى هست.
وَ لَقَدْوَصَّلْنالَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَقصص: 51. توصيل براى كثرت است
يعنى: سخنان را پشت سر هم (و بعضى پيوسته ببعضى) بآنها رسانديم تا پند گيرند.
وصيلة:ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لاوَصِيلَةٍوَ لا حامٍ ...مائده:
103. وصيله
مؤنّث وصيل بمعنى وصل كننده يا وصل شده است در جاهليّت اگر گوسفند بچّه ماده
ميزائيد براى خود بر ميداشتند و اگر نر ميزائيد براى خدايان ذبح ميكردند و اگر در
يكدفعه هم بچه نر و هم ماده ميزائيد ميگفتند ماده ببرادرش وصل شده ديگر بچه نر را
براى خدايان ذبح نميكردند اينكار از بدعتهاى آنان بود كه قرآن مجيد منسوخ كرد على
هذا وصيل در آيه بمعنى موصول است رجوع شود به «بحيره- حام».
اين لفظ فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است.
وصى:متصل
شدن و متصل كردن.
ايصاء و توصيه بمعنى سفارش و دستور است. وصيّت اسم است از ايصاء.
و گاهى بچيز وصيّت شده اطلاق ميشود.
بقولى وصيّت را از آن وصيّت گويند كه موصى كارش را بكارهاى وصىّ متصل
ميكند و بقولى كارهاى قبل از مرگ را بكارهاى بعد از مرگ متصل ميكند ولى اين راجع
بوصيّت ميّت است و گرنه طبرسى فرموده:
وصى، ايصاء، امر و عهد همه بيك معنىاند.
وَوَصَّىبِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُبقره: 132. توصيه كرد آن دين و
كلمه توحيد را ابراهيم و يعقوب بفرزندانش.
وَأَوْصانِيبِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّامريم: 31. مرا تا زندهام به نماز
و زكوة امر كرد.