جمع وادى در قرآن مجيد اوديه استأَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ
ماءً فَسالَتْأَوْدِيَةٌبِقَدَرِهارعد: 17. از آسمان باران نازل كرد درهها باندازه و وسعت خود جارى
شدند.
دِيَة:خونبها.وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً
خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌمُسَلَّمَةٌ إِلى
أَهْلِهِ ...نساء:
92. ديه در اصل ودى است واو آن به هاء بدل شده علت تسميه خونبها به ديه در «وادى» از طبرسى نقل شد و شايد: علت تسميه آن باشد كه آن در مقابل ريختن و
جارى شدن خون پرداخته ميشود.
دية مثل عدة در اصل مصدر است و خونبها با آن نام گذارى شده است يعنى:
هر كه مؤمنى را از روى خطاء بكشد، بايد بنده مؤمنى را آزاد كند و خونبهائى باهل
مقتول بپردازد.
لفظ ديه فقط دو بار در قرآن مجيد سوره نساء آيه 92. آمده است مقدار
ديه در كتب فقه ديده شود.
وذر:ترك كردن. راغب انداختن از روى بىاعتنائى گفته است ولى آن در همه جا
صادق نيست. ناگفته نماند: اعراب ماضى و مصدر و اسم فاعل آنرا از بين بردهاند و در
ماضى و مصدر و فاعل آن ترك، ترك و تارك بكار ميبرند.
وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لاتَذَرْعَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراًنوح: 26. نوح گفت خدايا احدى از
كفار را در روى زمين زنده نگذاروَذَرُواظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُانعام: 120. گناه آشكار و باطن را
ترك كنيد.فَما
حَصَدْتُمْفَذَرُوهُفِي سُنْبُلِهِيوسف: 47. آنچه درو كرديد در سنبلش
بگذاريد.
ورث:وراثت
و ارث منتقل شدن مالى است بتو از ديگرى بدون خريدن و نظير آن. بدين جهت مال ميّت
را ميراث، ارث و تراث گفتهاند (راغب) طبرسى فرموده: «الْمِيرَاثُما صار للباقى من جهة البادى» ميراث آنست كه پس از گذشتن كسى بديگرى
ماند تعبير طبرسى رحمه اللّه از راغب جامعتر و رساتر است. [در اينجا راجع بارث از
چند جهت لازم است بررسى شود:]