ر- ه) چنانكه در صحاح گفته بمعنى ظلم است در اين آيه بخس بجاى هضم و
رهق بجاى ظلم در آيه ما نحن فيه است يعنى: نه از كاهش مزد ميترسد و نه از ظلم.
2-فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ. وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُهاهَضِيمٌشعراء: 147 و 148. هضيم را متداخل
گفتهاند.
در صحاح گويد: «طلعهَضِيمٌ» ميوه خرما را آنگاه گويند كه از قشرش خارج نشده و متداخل و بعضى
ببعضى منضماند بقول بعضى مراد از آن نرم و رسيده است چنانكه در مجمع و جوامع
الجامع نقل كرده يعنى:
در باغات و چشمهها و كشتها و نخلهائى كه ميوه آنها نرم و رسيده و
يا رويهم چيده است.
هطع:هطع بمعنى شتاب و خيره شدن آمده، اهطاع نيز بمعنى شتاب و دراز كردن
گردن است طبرسى از احمد بن يحيى نقل كرده:
مهطع آنست كه با ذلّت و ترس نگاه ميكند و از آنچه مىبيند ديده بر
نميدارد، در اقرب الموارد گفته فقط در صورت خوف اهطاع ميايد.
در صحاح گفته «أَهْطَعَ: مدّ عنقه و صوّب رأسه-أَهْطَعَفى عدوّه:
اسرع» و نيز گفته: «هَطَعَالرّجل» نگاه كرد و ديده از آن بر نداشت.
مُهْطِعِينَإِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌقمر: 8. مهطعين در آيه ظاهرا بمعنى
شتاب كنندگان است يعنى: روزى كه دعوت كننده بعذاب ناپسند دعوت ميكند ... مردم
شتابان سوى دعوتگر شوند كافران گويند اين روز سختى است.
مُهْطِعِينَمُقْنِعِي رُؤُسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ ...ابراهيم: 43.
مهطع در آيه ظاهرا كسى است كه گردنش را دراز كند، مقنع آنست كه سر
بالا كند يعنى گردن كشيدگان و سرها بالا گرفتهاند چنانكه پلكشان بهم نميخورد.
ايضا در آيهفَما
لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَمُهْطِعِينَمعارج: 36.