إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ. وَ إِذَا الْكَواكِبُانْتَثَرَتْانفطار: 1 و 2. آنگاه كه آسمان
بشكافد و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند. ظاهر آنست كه پراكنده شدن كواكب در اثر
انفطار آسمان است آيه از آيات قيامت است كه در «قيامت» بررسى
شد.
نجد:وَ هَدَيْناهُالنَّجْدَيْنِبلد:
10.نَجْدبمعنى بلندى و محل مرتفع است در مجمع فرموده اصل نجد بمعنى علوّ است
و سرزمين نجد را از آن نجد گفتهاند كه نسبت به پستى تهامه مرتفع است و هر زمين
مرتفع را نجد گويند و جمع آننُجُوداست.
مراد ازنجديندر آيه راه خير و شر و حق و باطل است كه از لحاظ ظهور و آشكار بودن
بدو مكان مرتفع تشبيه شدهاند در اقرب الموارد آمده:
«نَجَدَالأمر نُجودا: وضح و استبان» يعنى
ما انسان را بدو راه روشن خير و شر هدايت كرديم مثلإِنَّا هَدَيْناهُ
السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً:
انسان: 3.
در نهج البلاغه خطبه 152 در باره انسان با بصيرت فرموده:
«وَيَعْرِفُ غَوْرَهُ وَنَجْدَهُ».
پستى و بلندى خود را ميداند يعنى بباطن و ظاهر كارش بينا است اين لفظ
تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است.
در مجمع فرموده: «كلّمستقذرنَجَسٌيقال: رجلنَجَسٌو امرأةنَجَسٌو قومنَجَسٌ» يعنى: هر چيز چركين و غير نظيف نجس است و علت جمع نيامدن مصدريّت اصل
است.
راغب گفته:نَجَاسَةبمعنى قَذارة است و آن دو نوع است يكى آنكه با چشم قابل درك است
ديگرى با بصيرت، خداوند مشركان را با وجه دوّم وصف كرد كه فرمودهإِنَّمَا الْمُشْرِكُونَنَجَسٌ.
نگارنده گويد:قَذَر (بفتح
ق، ذ) در لغت چركين بودن و ضدّ نظافت