52. نوش
بمعنى تناول و اخذ است «ناشالشّىء نوشا: تناوله» تناوش نيز بمعنى تناول است آيه در باره آن است
كه چون مردم بعذاب خدا گرفتار شدند و مردند و فرصت ايمان از دستشان رفت ديگر ايمان
آوردن بحالشان سودى نخواهد داشت و آخرت از دنيا بسيار دور است يعنى:
و گويند بقرآن ايمان آورديم، چطور ميتوانند آنرا از مكانى دور اخذ
كنند و ايمان بياورند در نهج البلاغه خطبه 219 فرموده:
3. نوص
بمعنى التجاء و پناه بردن است «نَاصَالى كذا: التجأ» مناص اسم مكان و بمعنى پناهگاه و نيز مصدر ميمى است
نوص را بمعنى تأخر و فرار نيز گفتهاند و آن در آيه مصدر است و اسم «لات» محذوف ميباشد و تقدير آن «لاتالحين حينمَنَاصٍ» است يعنى: چه بسا مردمانى را كه پيش از آنها هلاك كرديم و وقت نزول
بلا استغاثه يا واويلا كردند ولى آنوقت وقت فرار نيست. يا آنوقت وقت پناه بردن
بجائى يا وقت تأخّر عذاب نيست. اين لفظ بيشتر از يكبار در قرآن مجيد نيامده است.
ناقة:شتر
ماده.هذِهِناقَةُاللَّهِ لَكُمْ آيَةً
فَذَرُوها تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِاعراف: 73. اين ناقه خدا است براى
شما نشانه قدرت خدا است او را بگذاريد در زمين خدا بچرد. اين لفظ هفت بار در كلام
اللّه مجيد آمده و همه در باره ناقه صالح عليه السّلام است.
در باره آن ناقه آمدهقالَ هذِهِناقَةٌلَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍشعراء: 155. يعنى صالح فرمود: