و يا با زن مشرك كه پستتر از زن زنا كار است و زن زنا كار زنا نميكند
مگر با مرد زانى و يا با مشرك كه بدتر از مرد زنا كار است ولى مؤمن اينكار را
نميكند كه زنا حرام است و مؤمن مرتكب آن نميشود. نگارنده را در مراد آيه ابهام
برطرف نشده است. و اللّه العالم.
نكد:وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ
الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّانَكِداًاعراف: 58. نكد (بر وزن فلس) بمعنى مشقّت و قلّت است «نَكِدَالعيش: عسر و اشتدّ» يعنى زندگى
بسختى و عسرت رسيد «نَكِدَالبئر: قلّ ماءه» يعنى آب آن چاه
كم شد. «نكد» بفتح نون و كسر كاف بمعنى قليل
الخير است يعنى: سرزمين پاك روئيدنى آن باذن خدايش ميرويد و زمينى كه شورهزار و
خبيث است نباتش نميرويد مگر كم فائده اين لفظ يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده
است.
در الميزان فرموده: اين آيه نسبت بآيه ما قبل مفيد آنست كه رحمت الهى
نسبت بخلق يكنواخت و عامّ است و اختلاف در قبول رحمت راجع بخود مردم است (بعضى
طيّباند رحمت در آنها اثر تمام دارد و بعضى خبيثاند كه استفاده كم از آن
مىبرند).
نكر:
(بر وزن فرس و قفل) نشناختن گويند «نَكِرَالامر: جهله» كار را ندانست «نَكِرَالرّجل: لم يعرفه» يعنى او را نشناخت، انكار نيز بدان معنى است در
مصباح آمده: «انكرتهانكارا» يعنى او را نشناختم. انكار
بمعنى عيب گرفتن و نهى كردن نيز آمده است.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَيُنْكِرُونَهانحل: 83 نگارنده گويد:إِنْكَارنوعى عدم قبول است.
فَلَمَّا رَأى أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِنَكِرَهُمْوَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ
خِيفَةًهود:
70. يعنى
چون ابراهيم ديد دست فرشتهها بطعام نميرسد ندانست كه فرشتهاند و طعام نميخورند،
از آنها احساس ترس كرد.