responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 107

نكث‌: شكستن. و آن نظير نقض است كه گذشت. در مجمع آنرا نقض عهد گفته عهديكه لازم الوفاء است راغب استعمال آنرا در نقض عهد استعاره ميداند. در قرآن مجيد همه جا در نقض عهد آمده مگر در «أَنْكاثاً» كه خواهد آمد فَمَنْ‌ نَكَثَ‌ فَإِنَّما يَنْكُثُ‌ عَلى‌ نَفْسِهِ‌ فتح: 10. هر كه پيمان شكند بضرر خويش شكسته است. أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ ... توبه: 13. آيا نميجنگيد با گروهيكه پيمانهاى خويش را شكسته‌اند؟! وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً نحل: 92.

نِكْث‌ (بكسر- ن) چيزى است كه پس از تابيده شدن باز شده باشد ريسمان باشد يا بافته جمع آن انكاث است باز شده‌ها، تكّه تكّه‌ها نصب انكاثا يا بجهت معناى مصدرى است و بجاى «نقضت أنقاضا» ميباشد و يا تقدير آن «جعلته أنكاثا» است يعنى نباشيد مانند آن زن كه رشته را بعد از تابيدن شكست و تكّه‌ها كرد. رجوع شود به «غزل».

نكح: نكاح بمعنى زن گرفتن است كه همان عقد نكاح باشد بمعنى مقاربت و جماع نيز آيد. راغب ميگويد: نكاح در اصل براى عقد است سپس بطور استعاره بجماع گفته شده، محال است كه اوّل بجماع وضع شده سپس در عقد باستعاره باشد زيرا نامهاى جماع همه كنايات‌اند و عرب تصريح بآنرا قبيح ميداند و اين غير ممكن است كه با لفظ قبيح از غير قبيح تعبير آورند. (يعنى لفظى كه براى جماع وضع شده در عقد خواندن بكار برند).

در مجمع ذيل‌ وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَ‌ بقره: 221:

فرموده: نكاح لفظى است كه بر عقد و جماع گفته ميشود بقولى اصل آن جماع است آنگاه در اثر كثرت استعمال به عقد نكاح گفته‌اند. فيومى در مصباح گويد: ابن فارس و غيره گفته‌اند: نكاح بر وطى و عقد

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست