2- تعليل.
مثلوَ
اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْبقره: 198. يعنى او را ياد كنيد زيرا شما را هدايت كرده است ابن هشام
در مغنى گويد: گروهى بدان قائلند و اكثر آنرا نفى كرده و گفتهاند كاف بمعناى
تعليل نميايد و گروهى آنرا مشروط بوجود «ما» دانستهاند
چنانكه در آيه گذشت ولى حق اين است كه كاف بدون «ما» هم
براى تعليل آيد مثلوَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَقصص: 82. يعنى تعجب كن زيرا كفّار
رستگار نميشوند (تمام شد).
طبرسى رحمه اللّه كاف را در آيه تشبيه دانسته است.
3- تأكيد
كه آنرا زائد نيز گويند.
مثللَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌشورى: 11.
در مغنى و اقرب الموارد گفته تقدير آيه اين است «ليسمثله شىء» و اگر زايد نباشد معنى
چنين ميشود: مثل خدا را مثلى نيست و آن اثبات مثل براى خداست و محال ميباشد، اين
هشام اضافه كرده كه زيادت كاف براى تأكيد نفى مثل است زيرا زيادت حرف بحكم تكرار
جمله است ابن جنّى گفته: چون بخواهند در نفى فعل مبالغه كنند گويند: «مثلكلا يفعل».
در مجمع فرموده كاف زائد و براى تأكيد نفى است در كشّاف گفته: آن
براى مبالغه در نفى است وقتيكه