3- قول
نفسى و باطنى. مثلوَيَقُولُونَفِي أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا يُعَذِّبُنَا اللَّهُمجادله: 8. در اين آيه بنظر و فكر
و آنچه در ذهن است قول اطلاق شده.
4- اجابت
تكوينى مثلفَقالَلَها وَ لِلْأَرْضِ
ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاًقالَتاأَتَيْنا طائِعِينَفصّلت: 11. مسلم است كه زمين و آسمان فرمان خدا را اجابت كردهاند و
آن با «قالَتا»تعبير شده
است.
5- وعده
عذابلَقَدْ
حَقَالْقَوْلُعَلى أَكْثَرِهِمْ
فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَيس: 7.
هود: 40.فَحَقَّ عَلَيْهَاالْقَوْلُفَدَمَّرْناها تَدْمِيراًاسراء: 16. ظاهرا مراد از قول در
اينگونه آيات وعده عذاب است طبرسى در ذيل آيه 40 هود فرموده: آنكه وعده هلاك او
سبقت يافته و خبر داده شده كه ايمان نخواهد آورد. الميزان نيز وعده هلاكت گفته
است.
تقوّل: گفتن چيزى است كه حقيقت ندارد «تقولعليه قولا» يعنى بر او دروغ بست و چيزى را گفت كه حقيقت نداردوَ لَوْتَقَوَّلَعَلَيْنا بَعْضَ
الْأَقاوِيلِ. لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِحاقّة:
44. اگر
از خود دروغى بر ما ببندد از دست راستش ميگيريم و رگ قلبش را قطع ميكنيم.أَمْيَقُولُونَتَقَوَّلَهُبَلْ لا يُؤْمِنُونَطور: 33. يا ميگويند قرآن را از
جانب خويش گفته و بر خدا بسته بلكه ايمان نمياورند. اقاويل جمع اقوال و آن جمع قول
است.
وَقِيلِهِيا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَزخرف: 85- 88. «قِيلِهِ»مصدر است
مثل قول و ضمير آن راجع برسول خداست و گفتهاند آن عطف است بر «السَّاعَةِ»يعنى علم
قيامت و علم گفتار رسول خدا كه گفت: خدا يا اين قوم ايمان نمياورند، نزد خداست
حمزه