امْتِلَاءُ: پر شدن.يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِامْتَلَأْتِوَ تَقُولُ هَلْ مِنْ
مَزِيدٍق:
30.
مِلْءُ (بكسر ميم) نام مقدارى است كه ظرفى را پر كندإِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا
وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْمِلْءُالْأَرْضِ ذَهَباً وَ
لَوِ افْتَدى بِهِآل عمران: 91. آنانكه كافراند و كافر بميرند اگر يكيشان آنقدر طلا
بعوض دهد كه زمين پر شود از او پذيرفته نيست.
مَلَأ: جماعت
و جماعت اشراف. در صحاح گفته: «الملأالجماعة» در قاموس و اقرب از جمله معانى آن اشراف ناس و مطلق جماعت
است بمعنى خلق و مشورت نيز آمده است. طبرسى فرموده: ملأ بمعنى جماعت اشراف است كه
هيبت آنها سينهها را پر كند.
راغب آنرا جماعتيكه بر يك رأىاند معنى كرده وجه تسميه را مانند
طبرسى گفته است. ناگفته نماند: در قرآن مجيد هم در جماعت اشراف بكار رفته مثلقالَالْمَلَأُمِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ
إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌاعراف:
109. و
هم در مطلق جماعت و قوم، مثلوَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَمَلَائِهِزخرف: 46 كه مراد مطلق قوم فرعون
است ولى بيشتر در اشراف قوم بكار رفته است در ملحقات صحيفه سجاديّه هست:
«سُبْحَانَكَحَاضِرُ كُلِمَلَإٍ».
شايد. بمطلق جماعت از آن ملاء گفته شده كه محلّى از زمين و يا چشم
بيننده را پر ميكنند.
ملاء اعلى
1-لا يَسَّمَّعُونَ إِلَىالْمَلَإِالْأَعْلى وَ
يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ. دُحُوراًصافات: 8. يعنى شياطين بجماعت
بالاتر نتوانستند گوش بدهند و از هر طرف زده ميشوند و طرد ميگردند.
گفتهاند: مراد از ملاء اعلى جماعت ملائكه است كه شياطين در صورت
استماع كلام آنها و استراق