responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 259

أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ‌ أَمْسَكَ‌ رِزْقَهُ‌ ملك: 21. يا كيست آنكه بشما روزى دهد اگر خدا روزى خود را منع كند.

وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ ...

ممتحنه: 10. علقه‌هاى زنان كافر را نگاه نداريد زنان كافر را رها كنيد مراد از «عصم» زوجيّت‌ها است رجوع شود به «عصم».

استمساك‌: بمعنى چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است. فَاسْتَمْسِكْ‌ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ‌ زخرف: 43. بآنچه بتو وحى شد چنگ بزن.

خِتامُهُ‌ مِسْكٌ‌ مطففين: 26.

مسك بمعنى مشك است كه عطر مخصوصى است متخذ از آهو. و آن در آيه نكره است و نميشود مثل مشك دنيا باشد معنى آيه در «ختم» ديده شود.

مساء: فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ‌ تُمْسُونَ‌ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ‌ روم: 17. مساء اوّل شب و آمدن تاريكى و صباح اوّل روز و آمدن روشنى است (مجمع) امساء داخل شدن بشب است يعنى:

خدا را تسبيح كنيد آنگاه كه بشب و روز وارد ميشويد (و روز و شب را شروع ميكنيد) اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.

مشج‌: (بر وزن فلس) آميختن.

«مشجه: خلطه» و مشيج و مشج (بر وزن فرس و كتف) بمعنى آميخته و جمع آن امشاج است‌ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ‌ نَبْتَلِيهِ‌ انسان:

2. درباره علّت جمع آمدن امشاج گفته‌اند: آن باعتبار اجزاء نطفه است. و يا باعتبار اجزاء نطفه است. و يا باعتبار آميخته شدن نطفه زنان و مردان است. و چون نطفه حامل خصلتهاى توارث است و اخلاق و سجاياى پدران و مادران را باولاد منتقل ميكند شايد از اين جهت امشاج گفته شده يعنى از نطفه‌ايكه داراى آميخته‌هاست انسان را آفريديم.

و شايد آن اشاره باشد به سلّولها و كرومزوم‌ها و ژن‌هاى بيشمار نطفه.

و الله العالم. اين كلمه تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 259
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست