responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 258

تماسّ‌: مسّ كردن يكديگر است‌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ‌ يَتَمَاسَّا مجادله: 3. يعنى بايد عبدى آزاد كند پيش از آنكه با هم نزديكى كنند.

يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَ‌ سَقَرَ قمر: 48.

مس سقر عذاب جهنّم است كه بانسان ميرسد و لاصق ميشود يعنى برو در آتش كشيده ميشوند بچشيد آنچه را كه از سقر بشما ميرسد.

قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ‌ طه: 97. در اقرب الموارد گويد: مساس بفتح اول اسم فعل است يعنى مرا مسّ كن «لا مَساسَ» يعنى مرا مسّ نكن بمن دست نزن.

ولى قرائت مشهور در قرآن بكسر ميم است در قاموس گويد: معنى‌ لا مِساسَ‌ در قرآن آنست كه كسى را مسّ نميكنم و كسى مرا مسّ نميكند.

آيه درباره سامرى است كه موسى عليه السّلام بوى گفت: وظيفه تو اين است كه با كسى خلطه نداشته و كسى با تو خلطه نداشته باشد و اين بزرگترين عذاب است كه كسى در اجتماع زندگى كند ولى با كسى حق افت و خيز و گفت و شنود و مراوده نداشته باشد يعنى: بايد مادام العمر تنها زندگى كنى.

بقولى: اين نفرينى است از حضرت موسى بسامرى كه در اثر آن بدرد عقام مبتلى شد هر كه باو نزديك ميشد تب ميگرفت و هر كه پيش او ميامد ميگفت: لا مساس لا مساس.

رجوع شود به «سمر».

مسك: مسك و امساك بمعنى گرفتن و نگاه داشتن است ايضا تمسيك كه بمعنى گرفتن و چنگ زدن است.

بخل را از آن امساك گويند كه منع كردن و نگاه داشتن مال از ديگران است.

وَ الَّذِينَ‌ يُمَسِّكُونَ‌ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ‌ اعراف: 170. آنانكه بكتاب چنگ ميزنند و آنرا حفظ كرده و بآن عمل ميكنند و نماز بپا ميدارند ما اجر مصلحان را تباه نميكنيم.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 6  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست