مىنمودند بدان مناسبت فرزندان خويش را «زيدلات»- و «تيملات» نام ميگذاشتند.
اين صنم همانطور پا بر جا بود تا آنكه قبيله ثقيف دين اسلام را قبول
كردند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مغيرة بن شعبه را مأمور فرمود تا لات را
منهدم كرد و بآتش كشيد.
نگارنده گويد: بنظر ميايد:
مشركين معتقد بودند كه لات و مناة دختران بت عزّى هستند در سيره ابن
هشام منقول است: آنگاه كه زيد بن عمرو بن نفيل مسلمان شد در باره گذشته خود چنين
گفت:
عزلت اللّات و العزّى جميعا
كذلك يفعل الجلد
الصّبور
فلا العزّى ادين و لا ابنتيها
و لا صنمى بنى عمرو
ازور
در اين شعر براى عزّى دو دختر ياد شده گفتيم كه: ظاهرا همان لات و
مناة هستند متن آيه را در «مناة» به
بينيد.
لوح:لوح در اصل بمعنى آشكار شدن است «لاحالشّىء لوحا: بدأ» آنگاه لوح بهر تخته و صفحه گويند كه در آن
مينويسند خواه از چوب باشد يا غير آن.
صفحه را از آن لوح گويند كه معانى در آن بوسيله كتابت آشكار ميشود
چنانكه از مجمع بدست ميايد، اقرب الموارد اين علّت را بصورت «قيل» آورده
است. بقولى علت آن آشكار شدن خطوط در آنستوَ حَمَلْناهُ عَلى
ذاتِأَلْواحٍوَ دُسُرٍقمر: 13. نوح را بچيزيكه تختهها و
مسمارها داشت حمل كرديم منظور كشتى نوح عليه السّلام و الواح جمع لوح است.
وَ كَتَبْنا لَهُ فِيالْأَلْواحِمِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً ...-وَ أَلْقَىالْأَلْواحَوَ أَخَذَ بِرَأْسِ
أَخِيهِ ...-وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَالْأَلْواحَ ...اعراف:
145- 150- 154. مراد از الواح صفحههاى تورات است معلوم نيست از چوب بوده يا چرم
يا فلز و غيره.
بقولى آنها از چوب بودند و از آسمان آمدند بقولى از زمرّد بودند