اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ
إِلَّا اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناًنساء: 157.
اين آيه صريح است در اينكه عيسى بدست يهود نه بدار آويخته شده و نه
كشته شده است ادّعاى نصارى و پيراهن عثمان كردن صلب عيسى عليه السّلام بىجا و
افسانه است.
و نيز روشن است كه كار بر آنان مشتبه شده. با مراجعه بكتب تاريخ و
تفاسير و تحقيقات رجال اسلامى روشن خواهد شد كه يهود بجاى عيسى عليه السّلام مردى
بنام يهوداى اسخريوطى را كه شبيه بحضرت عيسى بود گرفته و كشتند و گمان كردند كه
عيسى را كشتهاند.
عيسى با حوارّيون در باغى بود، لشكريان قيصر شبانه با كاهنان يهود
براى گرفتارى او وارد باغ شدند، شاگردان عيسى پراكنده شده پا بفرار گذاشتند،
يهوداى اسخريوطى كه شبيه عيسى بود و جاى عيسى را نيز او نشان داده بود بدست آنها
افتاد او را با هلهله و غوغا كشان كشان بردند و چون مجال تحقيق بيشتر نبود بدارش
زدند گوئى كاهنان يهود و لشكريان قيصر را مقصود آن بود كه طرفداران عيسى را در
مقابل عمل انجام شده قرار دهند لذا بىآنكه تحقيق كنند و بداد و بيداد آن بدبخت
گوش بدهند در ميان هلهله بصليبش كشيدند.
ظاهرا معناىوَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْاين است كه يهودا بجاى عيسى
بدار رفت و يهود پنداشتند كه عيسى است بروايتى يكى از حواريّون پس از اجازه حضرت
عيسى خود را عيسى معرفى كرد و او را گرفته و بدار زدند و امر بر آنان مشتبه شد.
آنگاه فرموده: آنانكه درباره عيسى اختلاف كردند در شكّاند و علمى
ندارند و فقط از گمان پيروى ميكنند و سپس تأكيد فرمودهوَ ما قَتَلُوهُ
يَقِيناًعيسى را روى يقين نكشتند بلكه ظنّ كردند كه او را كشتهاند.