در «حبط»
روشن شد كه اعمال نيك در اثر بعضى از عوامل حبط و بىاثر ميگردند، در
مقابل اعمال بد نيز در اثر اعمال نيك از بين ميروندوَ أَقِمِ الصَّلاةَ
طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ
السَّيِّئاتِ ...
هود: 114. آيه صريح است در اينكه حسنات سيّئات را از بين ميبرند و
ظاهرا توبه هم شرط نيست كه توبه بتنهائى مكفّر و از بين برنده گناه است ايضاإِنْ تَجْتَنِبُوا
كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْنساء:
31. كه ظهورش در مكفّر بودن اجتناب از كبائر است نسبت بصغائر بىآنكه
توبه شرط باشد ايضا رجوع شود به «بوء»
و رواياتيكه ذيل آيه اول نقل شده است.
مراعى بودن اعمال
از احكام ديگر اعمال آنكه اعمال تا دم مرگ مراعى و مشروطند.
آنانكه كارهاى نيك انجام دادهاند در صورتى عامل آنها اهل بهشت ميشود
كه تا آخر عمر و از اهل ايمان باشد و اگر كافر و مشرك گرديد يا بعوامل ديگر اعمالش
حبط شد ديگر سودى بحال وى نخواهند داشت.
ظاهرا اعمال نيك مرتدّ بحالت نيمه حبط در ميايند كه اگر بعدا ايمان
آورد زنده شده و عامل را اهل بهشت ميكنند.
تبدّل اعمال
بموجبفَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍفرقان: 70. تبدّل اعمال
بيكديگر از جمله احكام اعمال است كه در «توبه» مقدارى درباره آن بحث شد.
إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُعَمَلٌغَيْرُ صالِحٍهود: 46. آيه درباره پسر نوح
عليه السّلام است كه غرق گرديد، خدا وعده كرده بود كه اهل نوح را نجات دهد پس از
نشست طوفان نوح بخدا عرض كردإِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُپسرم از اهل من است مطابق
وعده تو ميبايست غرق نشود.