گويند كه شخص جزئى از مال خود را قطع كرده بديگرى ميدهد بنيّت اينكه
خود مال يا بدل آنرا بعدا بدهند.
اقراض بمعنى قرض دادن استإِنْتُقْرِضُوااللَّهَقَرْضاًحَسَناً يُضاعِفْهُ
لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ...تغابن: 17. ماده اقراض در قرآن همه جا در باره قرض دادن بخدا آمده و
همه با وصف «حَسَناً»مقيّد شده است انفاق در راه خدا قرض دادن بخدا خوانده شده كه آن از
طرف خدا برگردانده خواهد شد و اشاره بحتمى بودن مزد آن است.
قيد «حسن»
ظاهرا مفيد آن است كه انفاق از مال پاك و با نيّت پاك و با قصد قربت
باشد و بعدا پشيمان نگردد و با منّت و اذيّت بعدى توأم نباشد بنظرم جملهلا يُتْبِعُونَ ما
أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً- ...يُنْفِقُونَ
أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْبقره: 262 و 265. بيان «حسن» است.
ميشود گفت همه اعمال نيك اعمّ از بدنى و مالى قرض الحسناند كه آنها
بخدا تحويل ميشوند و خدا در مقابل پاداش خواهد داد آيهأَقِيمُوا الصَّلاةَ
وَ آتُوا الزَّكاةَ وَأَقْرِضُوااللَّهَقَرْضاًحَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ
عِنْدَ اللَّهِ ...مزمّل: 20.
دليل آن است و گرنه ايتاء زكوة داخل در قرض الحسن ميباشد.
در قرآن مجيد قرض بمعنى «وام»
متداول بكار نرفته بلكه همه در عمل نيك و يك جا در معنى تجاوز استعمال
شده كه در اول ذكر شد.
قرطاس:صحيفه. چيزيكه در آن مينويسند از هر چه باشد در مفردات گفته: «الْقِرْطَاسُ: ما يكتب فيه» در اقرب آمده: «الصّحيفةالّتى يكتب فيها».
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِيقِرْطاسٍفَلَمَسُوهُ
بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌانعام: 7. اگر كتابى در صحيفه
و جزوه بتو نازل ميكرديم و با دست آنرا لمس ميكردند كافران ميگفتند اين سحر آشكار
است.