قَوَارِير: جمع قاروره بمعنى شيشه است مثل زجاجة.قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ
مُمَرَّدٌ مِنْقَوارِيرَنمل: 44. گفت آن غرفهاى است صاف شده از شيشهها (آينه بند).وَ يُطافُ
عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ ...قَدَّرُوها
تَقْدِيراًانسان: 15 و 16. در مجمع از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده: چشم در
نقره بهشت نفوذ كند مثل نفوذ آن در شيشه. على هذا نقره بهشتى اصلا نقره است ولى
صفت شيشه دارد و باطن آن از ظاهرش ديده ميشود يعنى: بر آنها ظرفها و بطريهائى
بگردانند كه شيشههااند ولى شيشههائى از نقره كه خودشان و يا خدمه آنها را بطرز
مخصوصى اندازه گرفتهاند.
اينك چند آيه را بررسى ميكنيم:
1-وَقَرْنَفِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ
الْأُولىاحزاب: 33.
آيه خطاب بزنان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است و در باره آن از
دو جنبه بايد صحبت كرد يكى در لفظ «قرن»
كه چه اعلال دارد ديگرى زنان آنحضرت در خانهها بنشينند يعنى چه؟
اهل مدينه و عاصم آنرا بفتح قاف و ديگران بكسر قاف خواندهاند اصل آن
از قرّ يقرّ و چون جمع مؤنّث فعل امر است در اصل «اقررن» بود راء اول حذف و فتحه آن
بقاف داده شد و بواسطه حركه قاف الف حذف گرديد مثل «ظلن» كه از ظلّ يظلّ و در اصل «اظللن» بود، بعضىها آنرا از وقر يقر
وقار گرفتهاند يعنى در خانههايتان- با وقار باشيد ولى در اينصورت «فِيبُيُوتِكُنَّ»لازم نبود زيرا وقار در هر جا
لازم است.
آيا مراد از آيه آنست كه زنان آنحضرت در خانههاى خويش بنشينند و
اصلا خارج نشوند؟ اين كه نميشود زيرا آنها براى حجّ و كارهاى عادى ميبايست خارج
شوند. و آيه فقط از بيرون شدن در زىّ جاهليّت نهى ميكند. و يا مراد آنست كه
خانهدار باشيد نه شاغل در بيرون خانه؟