responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 299

183 آل عمران را كه گذشت نقل كرده و فرموده در امم سابق يا در بنى اسرائيل معهود بود كه قبولى قربانى با آن بود كه آتشى آنرا بسوزاند، ممكن است علم بقبول آن در اين قصّه نيز بدان وسيله بوده باشد خاصّه كه اين قصّه باهل كتاب كه معتقد بآن بودند القا شده است (تمام شد).

ظهور كلامشان در اين است كه مطلب فوق را پذيرفته‌اند ولى اثبات اين مطلب در غايت اشكال است در مجمع در ضمن نقل قصّه فرموده:

هر دو برادر بكوه بالا رفتند و قربان خويش را بر كوه گذاشتند آتش آمد قربان هابيل را خورد و از قربان قابيل كنار شد آنگاه فرموده: اين از ابى جعفر باقر عليه السّلام نقل شده.

در تفسير برهان از كافى از امام باقر عليه السّلام در ضمن حديثى نقل شده‌

«وَ كَانَ‌ الْقُرْبَانُ‌ تَأْكُلُهُ النَّارُ».

آنگاه فرموده: قابيل معبدى براى آتش ساخت و گفت: اين آتش را عبادت خواهم كرد تا قربان مرا قبول كند. باز در ضمن روايت هشتم همان كتاب از عياشى از امام باقر عليه السّلام اين مطلب نقل شده است راوى هر دو حديث ابو حمزه ثمالى است، روايت مجمع نيز از حضرت باقر عليه السّلام است، آنچه از مجمع و عياشى نقل شد سند ندارد و در سند آنچه از كافى نقل شد محمد بن فضيل واقع است و او ظاهرا همان است كه ضعيف و منسوب بغلوّ است. و آنگهى جمله‌

«كَانَ الْقُرْبَانُ تَأْكُلُهُ النَّارُ».

صريح در آمدن آتش از آسمان نيست گذشته از آن چرا قابيل آتش زمينى را پرستيد و از آن انتظار داشت تا قربانى او را قبول كند. لذا متن روايت نيز مضطرب است نگارنده بآنچه از المنار در ذيل آيه دوم نقل شد احتمال نزديك به يقين دارد.

و اللّه اعلم.

قَرْح: (بر وزن فلس) زخم. «قَرَحَهُ‌ قَرْحاً: جرحه و شقّه» راغب گويد:

قرح بفتح اول جراحتى است كه از خارج رسد مثل زخم شمشير و قرح بضمّ اول جراحتى است كه از درون‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 5  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست