هستند و خبر واحد در غير احكام شرعيّه خالى از اعتبار است.
پس تنها راه براى تشخيص ترتيب سورههاى قرآنى و مكّى يا مدنى بودن
آنها تدبّر در مضامين آنها و تطبيق آن با اوضاع و احوال پيش از هجرت و پس از هجرت
ميباشد اين روش براى تشخيص ترتيب سور و آيات قرآنى و مكّى و مدنى بودن آنها سودمند
ميباشد چنانكه مضامين سورههاى انسان، عاديات و مطففين بمدنى بودن آنها گواهى
ميدهد اگر چه برخى از اين روايات آنها را جزء سورههاى مكّى قرار ميدهند
(باختصار).
مخفى نماند: موضوع مكّى و مدنى بودن در دست عدهاى دستاويز شده است
مثلا در آيهقُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي
الْقُرْبىشورى: 23. عدّه كثيرى از اهل سنّت منجمله زمخشرى در كشّاف مينويسد از
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدند: «القربى» كه بدوستى و پيروى آنها مأمور
شدهايم كداماند؟ فرموده
«عَلِيٌّوَ فَاطِمَةُ وَ ابْنَاهُمَا».
يعنى ذى القربى على و فاطمه و دو پسر آنها (حسن و حسين) عليهم
السلاماند.
آنكه حاضر بقبول حق حتى اگر مورد اتّفاق فريقين باشد نيست، ميگويد:
اين چطور ميشود حال آنكه سوره شورى مكّى است و آنروز على و فاطمه ازدواج نكرده و
فرزندى نداشتند.
يا مثلا دهها روايت در كتب شيعه و اهل سنت نقل شده كه آيات اول سوره
هل اتى در باره جريان نذر اهل بيت عليهم السلام است كه افطاريّه خويش را بمسكين و
يتيم و اسير دادند ميگويد: اين چطور ممكن است حال آنكه بعقيده عطا چنانكه نقل شده
سوره هل اتى مكّى است و اين جريان در مدينه واقع شده است؟
در جواب ميگوئيم: مكّى و مدنى بودن آيات و سورهها نوعا از ابن عباس
نقل شده كه گفته شد معلوم نيست