36. تقدير آيه ظاهرا «مسؤلاعنه» است صدر آيه چنين است:وَ لا تَقْفُ ما
لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ ...يعنى از آنچه نميدانى پيروى
مكن كه گوش و چشم و قلب همه مسؤلاند.
ظهور آيه در آنست كه چشم و گوش و قلب بايد بكوشند و يقين بدست آورند
و بآن ترتيب اثر بدهند كهإِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاًيونس: 36. و اگر فقهاء در
احكام جزئى عمل بظنّ ميكنند روى دليل علمى است كه ناچار بايد بظنّ عمل كرد، احتمال
دارد ضمير «عَنْهُ»راجع به «عِلْمٌ»باشد يعنى چشم و گوش و دل در تحصيل علم مسؤلاند.
و خلاصه آيه اين است: آنچه را علم ندارى معتقد مباش، آنچه را علم
ندارى مگو، آنچه را علم ندارى مكن، در روايات اهل بيت عليهم السلام بجملهإِنَّ السَّمْعَ وَ
الْبَصَرَ ...مستقلا استناد شده بدون اشاره بصدر آيه ولى با دقّت خواهيم ديد كه
صدر آن نيز داخل در استناد است. يعنى دو جور ميشود استفاده كرد و آنها عليهم
السلام لمناسبة بيك جور آن اشاره فرمودهاند.
با ملاحظه آيه گذشته و آيات 78 نحل و 78 مؤمنون و 9 سجده و غيره كه
فؤاد و افئده در رديف سمع و بصر آمده مخصوصا آيهنارُ اللَّهِ
الْمُوقَدَةُ. الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَىالْأَفْئِدَةِهمزه: 6 و 7. ميتوان فهميد كه
مراد از فؤاد قلب صنوبرى شكل معروف است مشروح سخن در «قلب» ديده شود.