احقاف: 15. يعنى حمل و از شير باز شدن انسان سى ماه است.
جمع قلّه آن اشهر و جمع كثرت آن شهور است مثل «الْحَجُأَشْهُرٌمَعْلُوماتٌ»بقره: 197. مراد از اشهر چنانكه روايات بيان ميكند شوال، ذو القعدة،
ذو الحجه است.
و مثل «إِنَّعِدَّةَالشُّهُورِعِنْدَ اللَّهِ اثْنا
عَشَرَشَهْراًفِي كِتابِ اللَّهِ
يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»توبه: 36. اين آيه روشن ميكند كه
خداوند خود چنين اراده فرموده كه از روز خلقت آسمانها و زمين ماههاى تمام كننده
سال دوازده باشد. مراد از كتاب شايد كتاب تكوين و دنيا و شايد لوح محفوظ باشد.
به «حرام» رجوع شود. و آيه «وَلِسُلَيْمانَ الرِّيحَ
غُدُوُّهاشَهْرٌوَ رَواحُهاشَهْرٌ»سباء: 12.
در «ريح» گذشت.
شهق:شهيق بدرون كشيدن نفس چنانكه زفير خارج كردن آن (باز دم) است. (اقرب)
در صحاح نسبت آنرا بقول داده است «فَأَمَّاالَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ»هود:
106. زفير
و شهيق هر دو اسم صوت و صداى مردم اندوهناك است كه هنگام نفس كشيدن و باز دم شنيده
ميشود (مجمع از زجاج). بقيه مطلب در «زفر».
درباره صداى جهنّم آمده «إِذاأُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَهاشَهِيقاًوَ هِيَ تَفُورُ»ملك: 7. ايضا آمده «سَمِعُوالَها تَغَيُّظاً وَ
زَفِيراً»فرقان:
12. ممكن است منظور تشبيه صداى جهنّم بصداى انسان باشد يعنى صفير جهنّم آنگاه كه
بشدت مشتعل گردد مانند صداى زير و بم اندوهناكان است. بهر حال منظور از هر دو،
صفير و صداى جهنّم است.
در «جهنّم» گذشت كه جهنّم ذى شعور و عاقل است
بآنجا رجوع شود.