بعد گويد: اين روايت از طريق شيعه از امام صادق عليه السّلام از رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است.
ناگفته نماند در قرآن بشعر جاهليت و شعر غير مسؤل حمله شده، شعريكه
در خدمت هوسهاى شخصى است و بخاطر شعر سروده ميشود و قابل پياده شدن در عمل نيست،
مثل تابلوهاى خيالى كه نفعى بحال جامعه ندارند و فقط اشخاص ميليونر آنها را بقيمت
گزاف ميخرند، آرى اينگونه اشعار غير مسؤل و مضرّ و محصول خيالبافى مورد حمله قرآن
است و قرآن نسل آنها را قطع كرد ولى بعدها خلفا آنرا زنده كردند و بشاعران مطرب
كيسههاى زر دادند.
و گرنه شعر مفيد و مبيّن حقيقت مورد نظر قرآن و اولياء دين است
چنانكه از استثناء در آيه اخير روشن گرديد.
اصولا سخنيكه از روى وهم و خيال باشد خواه بصورت نظم باشد يا نثر در
اسلام مذموم است ولى بيان حقائق در هر قالب كه باشد ممدوح و مورد نظر است.
در مجمع از كعب بن مالك نقل شده كه گفت يا رسول اللّه درباره شعر چه
ميفرمائيد؟ فرمود: مؤمن با شمشير و زبان خويش جهاد ميكند بخدائيكه جانم در دست
اوست گويا (با شعر گفتن) آنها را تير باران ميكنيد. و آنحضرت بحسّان بن ثابت
فرمود:
آنها را هجو كن روح القدس با تو است.
نگارنده گويد: علامه امينى در جلد دوم الغدير ص 1 تا 24 در خصوص شعر
ممدوح و شعراء حق مطلب را