شد. آن در قرآن 28 بار بلفظ «عَسى»*و
دو بار بلفظ «عَسَيْتُمْ»*آمده:
بقره:
246- محمد:
22.
«وَعَسىأَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً
وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ»بقره: 216. شايد و اميد است چيزى را مكروه بداريد حال آنكه براى شما
خير است «أَكْرِمِيمَثْواهُعَسىأَنْ يَنْفَعَنا»يوسف: 21. اقامت او را محترم بدار
اميد است كه ما را بهره رساند.
لفظ «عسى» آنگاه كه به بشر نسبت داده شود
معنايش صحيح و در جاى خود است كه بشر عالم بعواقب نيست ميشود اين كلمه را بكار برد
و بگويد:
اميد است فلان كار بشود يا فلان شخص بيايد، يا بفلان حاجت برسم ولى
بكار رفتن آن درباره خدا كه عالم بعواقب است روى چه ميزانى است.؟
مثلا در آياتى نظير «عَسَىاللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا»نساء: 84.
«فَأُولئِكَعَسَىاللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ
عَنْهُمْ»نساء:
99. «فَعَسَىاللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ
بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ»مائده: 52. خدا ميداند كه كفّ
خواهد كرد يا نه، عفو خواهد نمود يا نه، فتح و كار را خواهد آورد يا نه، پس علت
بكار رفتن لفظ «عسى» كه معنى شايد ميدهد چيست.؟
بنظر راغب استعمال آن براى ايجاد اميد در بندگان است يعنى اميدوار
باشيد كه خدا چنين خواهد كرد طبرسى در ذيل آيه اول فرموده: «عسى» در
اينگونه موارد بمعنى جزم و قطع است مثل كسيكه بديگرى گويد: پروردگارت را در همه
امر و نهى اطاعت كن «عسىان تفلح بطاعته» شايد در اثر اطاعت
خدا نجات يابى «عسى» در اينجا بمعنى شك نيست بلكه قطع
صرف است كه فلاح در طاعت خدا حتمى است.
در الميزان ذيل آيه «قُلْعَسىأَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ»نمل: 72. از تفسير ابى السعود نقل
شده: عسى، لعلّ، سوف در وعدههاى پادشاهان در جاى قطع و حتم است و اين كلمات را
براى اظهار وقار بكار