«الْمَرْأَةُعُرْضَةٌلِلنِّكَاحِ- الدَّابَّةُعُرْضَةٌلِلسَّفَرِ- الْغِذَاءُعُرْضَةٌلِلْأَكْلِ» راغب گفته است: «الْعُرْضَةُما يُجْعلمَعْرَضاًللشّيء».
ظاهرا مراد از آن در آيه اين است كه خدا را معرض و مورد قسم قرار
بدهند در عدم انجام كارهاى نيك.
يعنى: خدا را معرض سوگندهاى خويش قرار ندهيد سوگندهائيكه ياد
كردهايد تا نيكى و تقوى و اصلاح بين الناس نكنيد زيرا خدا دوست ندارد نام او
وسيله امتناع از نيكى باشد.
در تفسير عياشى از امام باقر و صادق عليهما السلام درباره آيه نقل
شده ... آن اين است كه كسى سوگند ياد ميكند تا با برادرش سخن نگويد و نظير آن يا
با مادرش تكلم نكند
در حديث ديگر در مجمع و تفسير عيّاشى از ايّوب خزّاز از امام صادق
عليه السّلام نقل شده ميفرمود: بخدا قسم ياد نكنيد، نه راست و نه دروغ كه خدا
فرمايد «وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَعُرْضَةًلِأَيْمانِكُمْ»و چون مردى از مردى در باره اصلاح
استمداد كند كه ميان او و شخص ديگر سازش دهد، نگويد:
من قسم ياد كردهام كه اينكار نكنم آن است قول خدا «وَلا تَجْعَلُوا اللَّهَعُرْضَةًلِأَيْمانِكُمْ أَنْ
تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ».
روايت دوم مفيد دو مطلب است يكى نهى از مطلق قسم ديگرى نهى از قسم
خوردن كه كار نيك نكند.
«وَتَوَلَّوْا وَ هُمْمُعْرِضُونَ»توبه:
76. اين
تعبير در چند آيه ديگر آمده است شايد مراد از «تَوَلَّوْا»اعراض ظاهرى و از «مُعْرِضُونَ»اعراض قلبى باشد يعنى: برگشتند و عمل نكردند در حاليكه در دل نيز از
آن اعراض كرده و بآن بىاعتنا بودند.
عرف:معرفت و عرفان بمعنى درك و شناختن است. «فَدَخَلُواعَلَيْهِفَعَرَفَهُمْوَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ»يوسف: 58. بر يوسف داخل شدند يوسف
آنها را شناخت در حاليكه آنها او را نمىشناختند.