عباد در همه جاى قرآن در بنده خدا بكار رفته اعمّ از مملوك و مطيع
مگر در آيه «وَأَنْكِحُوا الْأَيامى
مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْعِبادِكُمْوَ إِمائِكُمْ»نور: 32. در كشّاف گويد: بعضى آنرا «عبيدكم» خوانده
است و نيز در آيه «كُونُواعِباداًلِي مِنْ دُونِ اللَّهِ»آل عمران: 79. اين كلمه گاهى بر
جمادات نيز اطلاق شده مثل: «إِنَّالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِعِبادٌأَمْثالُكُمْ»اعراف: 194. شايد مراد از آن
مملوكيّت باشد و آيه «قالَالَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا
إِنَّا كُلٌّ فِيها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَالْعِبادِ»غافر: 48.
شامل همه است اعمّ از بنده طاعتى و تسخيرى.
راغب مدّعى است كه عباد جمع عبد بمعنى عابد است ولى چنانكه ديديم
قرآن آنرا تصديق نميكند در اقرب الموارد گفته: عبديكه مضاف بخداست گاهى مخصوص است
بجمع بلفظ عباد و عبد مضاف بغير خدا بلفظ عبيد و غالب استعمال چنين است.
امّا عبيد: «وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍلِلْعَبِيدِ»حجّ: 10.
اين كلمه پنج بار در قرآن مجيد آمده همه با كلمه ظلّام و همه در نفى ظلم از
خداوند، ظاهرا آن بمعنى عباد است و فرقى با آن ندارد و در قرآن شامل همه بندگان
خداست اعمّ از مطيع و مملوك.
راغب گويد: آن جمع عبد بمعنى مملوك است ولى ديگران چنين نگفتهاند در
صحاح و اقرب جمع عبد را عبدون، عباد، عبدان، اعبد و غيره خوانده و گفتهاند عبيد
جمع عزيز و كمياب است.
عابد و عابدون: آنگاه كه نسبت بخدا داده شده شامل مطلق مطيع است اعم
از فرمانبر و تنزيه كننده و گاهى بمعنى خدمتكار و برده نيز آمده است نظير: «فَقالُواأَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ
مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَناعابِدُونَ»كه بمعنى خدمتكار و برده است لذاست كه موسى عليه السّلام بفرعون
فرمود: «وَتِلْكَ نِعْمَةٌ
تَمُنُّها