از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده و بقولى مراد از آنها ظلمت صلب
و رحم و بچّهدان است ولى اين خطاست كه كلمه «فِيبُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»صريح است كه هر سه ظلمت در شكم مادر است و ربطى بصلب مرد ندارد (تمام
شد).
ناگفته نماند: عنايت بظلمت نشان ميدهد كه ظلمت را در خلقت انسان
دخالت تامّى است روئيدنيها نيز ابتدا در ظلمت زمين بوجود آمده سپس ظاهر ميشوند
ايضا جاندارانيكه بوسيله تخم گذارى توليد ميشوند.
ظَمَأ:عطش. ضمآن: عطشان.
«ذلِكَبِأَنَّهُمْ لا
يُصِيبُهُمْظَمَأٌوَ لا نَصَبٌ»توبه: 120. اين براى آنست كه عطشى
و رنجى بآنها نميرسد ...
«كَسَرابٍبِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُالظَّمْآنُماءً»نور: 39. مانند سرابى در بيابان كه
تشنه آنرا آب پندارد. «وَأَنَّكَ لاتَظْمَؤُافِيها وَ لا تَضْحى»طه: 119. تو در آن نه تشنه شوى و
نه از حرارت رنج برى. در قرآن كريم جز سه مورد فوق از اين كلمه يافته نيست.
در نهايه: ظماء را شدت عطش گفته و اقرب نسبت آنرا بقول ميدهد.
راغب گويد: ظماء (بكسر ظ) فاصله ميان دو آب دادن است و ظماء (بفتح ظ)
عطشى است كه از آنمدت بوجود آيد. از نهايه و غيره روشن ميشود كه مراد فاصله دو آب
دادن شتر است.
ظن:احتمال
قوى. چنانكه وهم احتمال ضعيف و شك تساوى طرفين است «فَظَنَأَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ»انبياء:
87. احتمال
قوى داد كه هرگز بر او سخت نمىگيريم. در صحاح گويد:
ظنّ معروف است. گاهى بجاى علم گذاشته ميشود.
كلام قاموس نظير صحاح است.
در اقرب گفته: ظنّ اعتقاد راجح است با احتمال نقيض و در علم و شك نيز
بكار رود.
طبرسى فرموده: ظنّ بعقيده ابى هاشم از جنس اعتقاد است و بنظر قاضى و
ابى على جنس مستقلى است