بدكار در وقت ديدن جهنّم است لذا عنان صحبت بطرف مؤمن بر گشته كه: اى
نفس آرام و اى مؤمن مطمئن بسوى خداى خويش بر گرد در حاليكه تو از خدا و رحمت خدا
خوشنود و خدا از تو خوشنود و راضى است.
شايد مراد از آن وقت مرگ باشد در صافى از كافى از امام صادق عليه
السّلام نقل شده كه سؤال شد آيا مؤمن قبض روحش را مكروه ميدارد؟ فرمود:
نه و اللّه چون ملك الموت براى قبض روحش آيد ناله ميكند، ملك الموت
فرمايد: دوست خدا جزع نكن بخدائيكه محمد را پيامبرى داده من بتو از پدرى كه نزد تو
آيد نيكوكارتر و مهربانترم چشمانت را باز كن و ببين فرمود آنوقت رسول خدا و امير
المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و ساير امامان عليهم السلام بر وى نمودار ميشوند، گويند:
اين رسول خدا و امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و امامان رفقاء تواند، آنوقت
چشم باز كرده و نگاه ميكند. پس از جانب خداى عزيز مناديى روح او را ندا كرده گويد:
«يا
أَيَّتُهَا النَّفْسُالْمُطْمَئِنَّةُالى محمّد و اهل بيتهارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةًبالولايةمَرْضِيَّةًبالثّوابفَادْخُلِي فِي عِبادِييعنى محمّدا و اهل بيتهوَ ادْخُلِي جَنَّتِي» فرمود هيچ چيز آنوقت پيش او
محبوبتر از آن نيست كه روحش قبض و بمنادى لاحق شود.
درباره ديدار امامان وقت مرگ روايت زياد وارد شده و آيه: «فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ
الْحُلْقُومَ. وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ. وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ
مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ»واقعة: 83- 85. آنرا روشن ميكند.
طه: «طه. ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ
الْقُرْآنَ لِتَشْقى»طه: 1 و 2. در كشاف گويد:
ابو عمرو طاء را با تفخيم و هاء را با اماله خوانده ... بقيّه هر دو
را با اماله (طاها) خواندهاند.
درباره خواندن اين دو حرف و معناى آنها اقوال و گفتگوهاى زياد هست
بعضى آنرا بفتح طاء و كسر هاء بعضى بكسر هر دو و بسيارى بفتح هر دو خواندهاند.