«وَأَشْهِدُوا إِذا
تَبايَعْتُمْ وَ لايُضَارَّكاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ ...»بقره: 282. ممكن است اصل كلمه (لا يضارر) و معلوم باشد يعنى: آنگاه
كه معامله كرديد شاهد بگيريد نويسنده سند معامله و شاهد ضرر نرسانند و شاهد در
شهادت و نويسنده در نوشتن خيانت نكند. و شايد مجهول باشد يعنى نويسنده و شاهد را
ضرر نرسانيد. اجرت نويسنده را بدهيد ... و شاهد را در وقت مشغله احضار نكنيد. ولى
وجه اول را بهتر دانستهاند.
«وَلا تُمْسِكُوهُنَضِراراًلِتَعْتَدُوا»بقره: 231. ضرار مصدر مفاعله بمعنى
ضرر زدن است يعنى زنان طلاق داده شده را كه رجوع ميكنيد براى ضرر رساندن و اذيت
كردن نگاه نداريد و رجوع نكنيد تا تجاوز كنيد.
107. راجع
بمسجد ضرار رجوع شود به «مسجد» فصل
مسجد ضرار.
ضرّاء: اين كلمه 9 بار در قرآن مجيد آمده است. در بعضى مقابل با
سرّاء بكار رفته مثل «وَقالُوا قَدْ مَسَّ
آباءَنَاالضَّرَّاءُوَ السَّرَّاءُ
فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً»اعراف: 95. و در بعضى با رحمت و نعمت، نظير «وَلَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِضَرَّاءَمَسَّتْهُ ...»فصلت: 50. «وَلَئِنْ أَذَقْناهُ
نَعْماءَ بَعْدَضَرَّاءَمَسَّتْهُ»هود: 10. و در بعضى رديف بأساء آمده نحو «وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِوَ حِينَ الْبَأْسِ»بقره: 177.
بأساء، ضرّآء هر دو اسم مؤنثاند و مذّكر ندارند و از فرّاء نقل شده:
جايز است كه بر وزن أبؤس و أضرّ.
جمع بسته شوند.
ضرّآء در هر حال از ضرر است قاموس و اقرب آنرا: زمينگيرى، سختى، نقص
اموال و انفس و ضدّ سرّاء گفتهاند. صحاح فقط سختى ميگويد.