ناگفته نماند: آنگاه كه مقابل سرّاء و نعمت آمده مطلب روشن است و
مراد از آن گرفتارى و بيچارگى است مثل «قَدْمَسَّ آباءَنَاالضَّرَّاءُوَ السَّرَّاءُ»يعنى بپدران ما شادى و سختى هر دو رسيد. ولى آنگاه كه در رديف بأساء
آيد چنانكه گذشت مراد از آن چيست؟
در «بأساء» از ازهرى نقل شد:
كه آن در سختيهائى گفته ميشود كه خارج از بدن باشد مثل گرفتارى در
اموال و غيره، و ضرّآء در گرفتاريهاى بدنى است مثل مرض، و غيره طبرسى رحمه اللّه
در ذيل آيه 177 بقره بأساء را فقر، ضرّآء را بيمارى و درد گفته است. هكذا در جوامع
الجامع.
بنظر من: اين فرق در صورت جمع شدن با بأساء است و گرنه ضرّاء چنانكه
از قاموس، صحاح و اقرب نقل شد شامل سختيهاى بدنى و غيره است. در صحيفه سجّاديه
دعاى 47 آمده:
«وَابْنِ بِهِ الضَّرَّاءِ
مِنْ سَبِيلِكَ».
يعنى بواسطه امام گرفتارى و سختى را از راه خود (كه راه حق است) كنار
كن. در اينجا نيز ضراء در سختىهاى غير بدنى است.
ضرع:تضرّع بمعنى تذلّل است.
در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَإِلَى اللَّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و بقولى خود را در معرض طلب
حاجت قرار داد. ايضا در قاموس گويد:
«ضَرَعَضَرْعاًوضَرَاعة: خضع و ذلّ و استكان».
«فَلَوْلا إِذْ جاءَهُمْ
بَأْسُناتَضَرَّعُواوَ لكِنْ قَسَتْ
قُلُوبُهُمْ»انعام:
43. آنگاه كه عذاب ما بآنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا بدرگاه خدا زارى نكردند؟!،
ليكن دلهاى آنها سخت گرديد. «وَلَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ
مايَتَضَرَّعُونَ»مؤمنون:
76. استكانت چنانكه در مجمع فرموده بمعنى خضوع است يعنى: هر آينه آنها را بعذاب
گرفتار كرديم بپروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرع و زارى نكردند على هذا
استكانت امر قلبى و تضرع،