توصيه كرده آشكار و روشن كرده است و آنچه را كه بتو وحى كردهايم و
آنچه را كه بابراهيم و موسى و عيسى وصيت كردهايم. دين را با حفظ و عمل بپا داريد
و در آن فرقه فرقه نشويد.
ظاهر سياق آنست كه «لَكُمْ»خطاب است بحضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و امّتش و چون «أَوْحَيْناإِلَيْكَ»با شرع نوح مقابل آمده ظاهر مراد
از آن مختصات اسلام است. و نيز ظاهر ميشود كه أولو العزم اين پنج نفراند و شريعت
اسلام جامع تمام شريعتهاست و تمام شريعتها شريعت اين پنج نفر است. و لازم اين سخن
آنست كه پيش از حضرت نوح شريعتى كه شامل قوانين اجتماعى و رافع اختلافات اجتماع
بوده باشد وجود نداشته است (الميزان باختصار).
إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْشُرَّعاًوَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ
لا تَأْتِيهِمْ ...
اعراف: 163. شرع لازم و متعدى هر دو آمده است و شارع بمعنى شريعت
گذار و قانونگذار و همچنين بمعنى آشكار است. شرّع در آيه جمع شارع و بمعنى آشكار
ميباشد يعنى: در روز سبت ماهيان آنها آشكار ميامدند و روى آب ظاهر ميشدند و در غير
سبت آشكار نميشدند.
در سابق گفتيم كه شرعه و شريعت هر دو يكى است. نهج البلاغه و منهاج
نيز بمعنى طريق واضح است (راغب اقرب) على هذا فرقى بين شريعت و منهاج از لحاظ
مصداق بنظر نميايد و ظاهرا منهاج قيد توضيحى شرعه است. از آيه شريفه استفاده ميشود
اوّلا شريعتهاى انبياء با هم فرق داشتهاندلِكُلٍّ جَعَلْنا
مِنْكُمْشِرْعَةًوَ مِنْهاجاً. ثانيا علت اختلاف امتحان