و عدهاى ميانهرو و عدهاى سابق بخيرات كه ائمه عليهم السلام باشند.
على هذا آيه 31 فاطر «وَالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ ...»راجع
بحضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله است آنگاه در آيه بعدى با كلمه تراخى «ثمّ» فرموده «ثُمَّأَوْرَثْنَا الْكِتابَ
الَّذِينَاصْطَفَيْنامِنْ عِبادِنا». يعنى سپس كتاب را بذريّه توارث
گذاشتيم كه مانند تو قيام بامر كتاب كنند احتمال دادهاند كه «مِنْعِبادِنا»بمعنى بعضيّت و ضمير «فَمِنْهُمْ»راجع بهعِبادِناباشد. آنوقت لفظ «فَمِنْهُمْ»و ما بعد
آن در مقام تعليل است. يعنى: كتاب را ببعضى از بندگان خود كه برگزيدهايم ارث گذاشتيم
زيرا بندگان ظالم و مقتصد و سابق بخيراتاند و لياقت ايراث را نداشتند.
در الميزان از كافى از حضرت رضا عليه السّلام نقل است كه از «ثُمَّأَوْرَثْنَا الْكِتابَ
الَّذِينَاصْطَفَيْنامِنْ عِبادِنا»سؤال شد فرمودند: آنها اولاد فاطمه
عليها سلاماند. سابق بخيرات امام، مقتصد عارف بامام، ظالم بر نفس آنست كه امام را
نمىشناسد.
و از كتاب سعد السعود ابن طاوس از حضرت باقر عليه السّلام درباره آيه
نقل شده كه فرمود: آن فقط در خصوص ما است. اى ابا اسحق اما سابق بخيرات على بن ابى
طالب، حسن، حسين، و شهيد از ماست. اما مقتصد صائم در نهار و قائم در ليل است و اما
ظالم لنفس در اوست آنچه در مردم است و او آمرزيده مىباشد. در الميزان پس از نقل
حديث فرموده مراد از شهيد بقرينه روايات ديگر امام است و فرموده: روايات از طرق
شيعه از ائمه عليهم السلام در اينكه آيه مخصوص اولاد فاطمه عليها سلام است بسيار
است.
دو حديث فوق و نظير آندو در صافى نقل شده و مجمع و جوامع الجامع
بآنها اشاره كرده است از ابن عباس نقل شده: مراد از «الَّذِينَاصْطَفَيْنا»علماء است اسلاماند اگر چنين هم باشد مصداق حقيقى همان