responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 127

«وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً» جنّ: 17. هر كه از ياد خدا اعراض كند عذاب سختى باو وارد نمايد «كَلَّا إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً. سَأُرْهِقُهُ‌ صَعُوداً» مدثر: 16 و 17. نه او بايات ما معاند بود حتما او را بعقبه يا عذاب سختى ميرسانم. صحاح عذاب صعد را عذاب شديد گفته.

«يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ ...» انعام: 125.

اصعد بمعنى صعود و از باب تفعل است و دلالت بر تكلّف دارد يعنى:

سينه او را بسيار تنگ گرداند گوئى در آسمان بسختى بالا ميرود. هر قدر بآسمان بالا رويم هوا رقيق و اكسيژن كم شده نفس تنگ خواهد گرديد.

اين از علوم قرآن است.

صعيد: چهار بار در قرآن آمده است، «فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً ...» نساء:

43، مائده: 6. «وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً» كهف: 8. «فَتُصْبِحَ‌ صَعِيداً زَلَقاً» كهف: 40.

صحاح آنرا خاك گفته و از ثعلب روى زمين (وجه الارض) نقل ميكند.

قاموس گويد: خاك، يا وجه الارض.

راغب گفته: صعيد به روى زمين گفته ميشود و بقولى غبار بر خاسته است.

در مجمع فرموده: صعيد روى زمين است كه بى علف و بى درخت باشد و از زجاج نقل كرده كه گويد:

خلافى ميان اهل لغت نمى‌بينم كه صعيد بمعنى روى زمين است. آنگاه فرموده:

اين موافق مذهب اصحاب ماست كه فرموده‌اند تيّمم بر سنگ جايز است خواه روى آن خاك باشد يا نه.

در جوامع الجامع فرموده: زجاج گويد: صعيد وجه الارض است خاك باشد يا سنگ بى خاك. اگر تيّمم كننده دست بسنگ زده مسح نمايد آن طهور است. مذهب ابو حنيفه نيز اين است. و آن از ائمه هدى عليهم السلام روايت گرديده.

پس همانطور كه از اهل بيت عليهم السلام نقل شده و آيه 8 كهف دلالت دارد صعيد مطلق وجه الارض است نه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست