«وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباًصَعَداً»جنّ: 17.
هر كه از ياد خدا اعراض كند عذاب سختى باو وارد نمايد «كَلَّاإِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً. سَأُرْهِقُهُصَعُوداً»مدثر: 16
و 17. نه او بايات ما معاند بود حتما او را بعقبه يا عذاب سختى ميرسانم. صحاح عذاب
صعد را عذاب شديد گفته.
اصعد بمعنى صعود و از باب تفعل است و دلالت بر تكلّف دارد يعنى:
سينه او را بسيار تنگ گرداند گوئى در آسمان بسختى بالا ميرود. هر قدر
بآسمان بالا رويم هوا رقيق و اكسيژن كم شده نفس تنگ خواهد گرديد.
اين از علوم قرآن است.
صعيد: چهار بار در قرآن آمده است، «فَتَيَمَّمُواصَعِيداًطَيِّباً ...»نساء:
43، مائده: 6. «وَإِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْهاصَعِيداًجُرُزاً»كهف: 8. «فَتُصْبِحَصَعِيداًزَلَقاً»كهف: 40.
صحاح آنرا خاك گفته و از ثعلب روى زمين (وجه الارض) نقل ميكند.
قاموس گويد: خاك، يا وجه الارض.
راغب گفته: صعيد به روى زمين گفته ميشود و بقولى غبار بر خاسته است.
در مجمع فرموده: صعيد روى زمين است كه بى علف و بى درخت باشد و از
زجاج نقل كرده كه گويد:
خلافى ميان اهل لغت نمىبينم كه صعيد بمعنى روى زمين است. آنگاه
فرموده:
اين موافق مذهب اصحاب ماست كه فرمودهاند تيّمم بر سنگ جايز است خواه
روى آن خاك باشد يا نه.
در جوامع الجامع فرموده: زجاج گويد: صعيد وجه الارض است خاك باشد يا
سنگ بى خاك. اگر تيّمم كننده دست بسنگ زده مسح نمايد آن طهور است. مذهب ابو حنيفه
نيز اين است. و آن از ائمه هدى عليهم السلام روايت گرديده.
پس همانطور كه از اهل بيت عليهم السلام نقل شده و آيه 8 كهف دلالت دارد
صعيد مطلق وجه الارض است نه