مِنْ قَبْلُ»معترضه ميباشد و اگر كسى اصرار كند كه بنوح عايد است باز بآنچه
خواهيم گفت ضررى ندارد.
در اين آيات عيسى فرزند ابراهيم خوانده شده با آنكه پدر نداشت و از
جانب مادر بابراهيم متصل است نتيجه آنكه فرزند دختر ذريه شخص است و فرزندان حضرت
زهرا عليهم السلام فرزندان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله اند.
بنى اميّه و بنى عباس از اينكه به حسنين و ساير ائمه عليهم السلام
ابن رسول اللّه گفته شود ناراحت بودند و اصرار داشتند چنين خطابى بآنان عليهم
السلام نشود بلكه ابن على گفته شود.
نقل است كه حجاج بن يوسف لعنه اللّه يحيى بن معمر را خواست گفت
شنيدهام ميگويى حسن و حسين از ذرّيه پيغمبراند و اين مطلب را در قرآن پيدا ميكنى
من كتاب خدا را از اوّل تا آخر خواندم همچو چيزى نيافتم؟! يحيى گفت: آيا سوره
انعام را نميخوانى؟ «وَمِنْذُرِّيَّتِهِداوُدَ وَ سُلَيْمانَ»تا رسيد به «وَيَحْيى وَ عِيسى»گفت آيا عيسى از فرزندان ابراهيم نيست با آنكه پدر نداشت؟ حجّاج گفت:
راست گفتى. (تفسير عياشى ذيل آيه فوق).
معاويه روزى بغلام خودش ذكوان گفت: اگر بحسن و حسين نامه نوشتى ابن
رسول اللّه ننويس زيرا آنها پسران على هستند. ذكوان اظهار اطاعت كرد. روزى معاويه
باو دستور داد نام فرزندان او را نوشته و پيش وى بياورد، ذكوان نامهاى پسران و دختران
و پسر زادگان معاويه را نوشت و حاضر كرد ولى از نوادههاى دخترى او نامى نبرد.
معاويه گفت:
چرا عدهاى از فرزندان مرا ننوشتهاى؟
ذكوان گفت: مگر غير از اينها فرزند ديگرى دارى؟ گفت مگر دختر زادگانم
فرزندان من نيستند؟ ذكوان فرصت را مغتنم شمرده گفت: چگونه پسران دختر پيغمبر پسران
او نيستند ولى فرزندان دختر تو فرزند تواند؟ معاويه در پاسخ وا ماند و گفت: در
جاى