است ولى انطباقمُرْجَوْنَلِأَمْرِ اللَّهِبر مستضعفين روشن نيست زيرا آيه 98 سوره نساء كه درباره مستضعفين است
در آيه ما بعد آن آمده «فَأُولئِكَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا
غَفُوراً»اين
آيه طرف غفران را تقويت ميكند بخلافمُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِكه در ذيل آيه آنها «وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»آمده كه هيچ طرف از عذاب و رحمت را
تقويت نميكند. در كافى براى هر يك از آندو گروه بابى منعقد كرده و رواياتشان بر
خلاف هم است و نيز در باب اصناف الناس از كتاب ايمان و كفر آندو را غيرهم شمرده
است.
در المنار گويد: مراد ازمُرْجَوْنَلِأَمْرِ اللَّهِعدهاى از تخلّف كنندگان از جهاداند كه عذاب و رحمت آنها مبهم است
ولى در آيه 118 توبه، حال آنها روشن شده.
آيه 118. درباره قبول توبه آن سه نفر است كه از جهاد تخلّف كردند «وَعَلَى الثَّلاثَةِ
الَّذِينَ خُلِّفُوا ...ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ...»ناگفته نماند اين سخن قابل قبول نيست زيرا جمله «إِمَّايُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا
يَتُوبُ عَلَيْهِمْ»درمُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِنشان ميدهد كه غفران و عذاب در روز
قيامت خواهد بود نه اينكه تأخير انداخته شدهاند تا روشن شود كه توبه- شان قبول
خواهد شد يا نه؟ در الميزان آمده: قصه آنها بر اين آيه منطبق نيست.
از كلام مرحوم طبرسى كه درباره آيه جريان تخلف آن سه نفر و قبول
توبهشان را نقل كرده بدست ميايد كه نظرش تطبيق آيه بر مخلّفين است.
عياشى در تفسير خود از امام باقر عليه السّلام نقل كرده فرمود:مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ
اللَّهِمردمى
مشرك بودند كه امثال حمزه و جعفر و غيره را كشتند بعد باسلام داخل شدند خدا را
يكتا خواندند و شرك را رها نمودند. ايمان را بحقيقت نشناختند كه مؤمن و مستحق بهشت
گردند و در انكارهم نبودند كه كافر و مستحق آتش باشند آنها در همين حالاند خدا
آنها را يا عذاب ميكند و يا بر آنها توبه مينمايد.