كفّار ميگفتند چرا قرآن يكدفعه بر او نازل نميشود؟ چرا بتدريج
ميايد؟! خدا در جواب ميفرمايد: اين براى دلگرم كردن تو است و اگر قرآن بتدريج نازل
گردد و بر مصاديق و محلهاى مخصوص تطبيق شود تو را دلگرم ميكند و اگر يكدفعه نازل
ميشد وحى قطع ميگرديد و تو دلگرم نميشدى ولى تدريجى بودن آن سبب ارتباط دائمى با
خداست و در آخر فرموده: آنرا بدقت و روشنى مخصوص بيان كرديم تا بدانند با وجود
تدريجى بودن داراى وحدت نظم و وحدت هدف است.
اين ترجمه كه ما اختيار كرديم با معناى ترتيل بهتر ميسازد. راجع
بكلمه فوق فقط چهار محل در دو آيه داريم كه نقل شد.
رج:حركت كردن و حركت دادن «رَجَالشَّيْءَرَجّاً: حركه و هزه، رَجَّ: تحرك و اهتز» (اقرب) «إِذارُجَّتِالْأَرْضُرَجًّا»واقعة: 4. يعنى آنگاه كه زمين بطرز هولناكى بلرزد چنانكه در آيه ديگر
ميخوانيم «إِذازُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها»زلزله: 1.
ابن اثير آنرا حركت شديد گفته و نقل ميكند كه «مَنْرَكِبَ الْبَحْرَ إِذَاارْتَجَفَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ الذِّمَّةُ» كه مراد اضطراب و طوفانى بودن
درياست.
آيه شريفه راجع بزلزله قيامت است و راجع باين كلمه در قرآن فقط آيه
فوق يافته است.
رجز: (بكسر
اوّل) اضطراب.
«لَئِنْكَشَفْتَ عَنَّاالرِّجْزَلَنُؤْمِنَنَّ لَكَ»اعراف: 134. يعنى اگر اين اضطراب و
بلا را از ما ببرى حتما بتو ايمان مياوريم. راغب گويد: اصل رجز اضطراب است و چون
ناقه ضعيف شود و قدمهاى كوتاه بر دارد گويند رجز البعير. طبرسى ذيل آيه 134 اعراف
پس از آنكه معنى اصلى را ميل از حق گفته ميگويد: رجز لرزشى است در پاى شتر در اثر
دردى كه آنرا از سير