responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 321

چنين است: خداوند موسى را از ماجراى سامرى خبر داد، موسى خشمگين و اندوهناك بسوى قوم خويش باز گشت. و مردم را ملامت كرد و گفت: آيا خدا بشما وعده نيكو نداد؟! مگر مدت غيبت من بنظرتان طولانى بود؟! يا خواستيد غضب خدا بر شما در آيد كه از وعده من تخلّف كرديد؟! گفتند: ما باراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم بلكه محموله‌هائى از زيور فرعونيان با خود آورده بوديم كه آنها را در آتش بيافكنديم و سامرى نيز همچنين بيفكند و گوساله‌اى بيجان بساخت كه صداى گوساله داشت.

آنوقت او و اتباعش گفتند: اين معبود شما و معبود موسى است.

موسى آنرا از ياد برده است.

ولى آنها ميديدند كه گوساله سخنى بآنها باز نميگويد و براى آنها سود و زيانى ندارد و اين چنين چيز نميتواند معبود باشد. پيش از آمدن موسى، هارون بمردم تذكر داده و گفته بود كه: مردم بفتنه افتاديد پروردگار شما خداى رحمن است از من پيروى كنيد كه جانشين موسايم. گفتند: تا بر گشتن موسى همچنان در عبادت گوساله خواهيم بود. آنگاه موسى بهارون گفت: وقتى ديدى آنها گمراه شدند مانع تو چه بود كه متابعت من كنى؟! گفت: پسر مادرم ريش و سر مرا مگير ترسيدم بگوئى: ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى و گفتار مرا رعايت نكردى.

آنگاه موسى رو كرد بسامرى: اين چه كاريست كرده‌اى؟!! گفت: آنچه من دانستم اينان ندانستند مقدارى از دين تو را پذيرفتم و آنگاه ترك كردم ضميرم اين چنين وانمود. (به كلمه اثر درباره اين ترجمه رجوع شود).

گفت: از ميان مردم خارج شو نصيب تو در زندگى اين است كه بگوئى دستم مزنيد و براى تو وعده عذابى است كه هرگز از آن تخلّف نيست، معبودت را كه بعبادت آن كمر بسته‌اى بنگر آنرا با سوهان ريز ريز

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست